کجرویهای اجتماعی را میتوان به انواع زیر تقسیم کرد:
1ـ کجروی نخستین؛ کجروی نخستین به انحرافی گفته میشود که فرد هنجار شکن هنوز «برچسب» نخورده و خود را منحرف نمیداند.
این
گونه کجرویها گاه و بیگاه پیش میآید، موقتی است، همیشه تکرار نمیشود و
مردم هنوز به فرد خاطی برحسب انحراف ندادهاند و برای او احترام قایلند.
مثل عبور از چراغ قرمز و...
2ـ کجروی دومین؛ کجروی دومین به رفتار انحرافآمیزی گفته میشود که فرد متجاوز «برچسب» خورده باشد و او نیز خود را «کجروی» بداند.
در واقع، اولیای امور بر او برچسب انحراف زده باشند و فرد نیز «پایگاه منحرف بودن» را پذیرفته باشد. مثل آدمکشان حرفهای و...
3ـ
کجروی فردی؛ شخصی که به تنهایی از هنجارهای اجتماعی منحرف شود و آنها را
نپذیرد و اجرا نکند، کجروی فردی نامیده میشود یک منحرف فردی، تنها از
معیارها و مقررات مطلوب خودش پیروی میکند و به تنهایی دست به رفتار
انحرافآمیز میزند.
4ـ کجروی گروهی؛ گروهی از افراد که به صورت
دستهجمعی، برخلاف هنجارهای پذیرفته شده فرهنگی جامعه عمل میکنند، «کجروی
گروهی» را مرتکب میشوند.
کجروی گروهی معمولاً در داخل «خرده فرهنگ کجرو» جامعه انجام میگیرد. مثل دستههای تبهکار و...
5
ـ کجروی ناآگاهانه؛ اگر رفتاری ندانسته و از روی ناآگاهی از فردی سر زند
که با هنجارهای جامعه منافات داشته باشد، کجروی ناآگاهانه رخ داده است. مثل
ارتکاب خلاف از سوی دیوانگان و کودکان.
6ـ کجروی آگاهانه؛ هرگاه فردی
یا افرادی دانسته و از روی آگاهی و براساس نظام ارزشی ویژه خود به اعمالی
بر خلاف ارزشها و هنجارهای جامعه دست بزنند، چنین کجروی را آگاهانه نامند.
7ـ
کجروی طبیعی؛ هنجارهای اجتماعی و فرهنگی هیچگاه بهطور کامل و موبهمو
مراعات نمیشوند و همواره مقداری انحراف از الگوی ایدهآل فرهنگی وجود دارد
که چنین انحرافی را «کجروی طبیعی» میگویند.
8 ـ کجروی سازنده؛ چنانچه
فرد یا گروهی با اطلاع و آگاهی کامل از ارزشها و هنجارهای جامعه خودی،
ارزشها و هنجارهای نو بیافریند که برتر از قبلی باشد و جامعه را به سوی
پیشرفت و تعالی سوق دهد، چنین انحرافی را «کجروی سازنده» میگویند؛ زیرا
اگر جامعهای همواره الگوهای فرهنگی خود را مو به مو اجرا میکرد، فرهنگ و
تمدن بشری ایستا میماند. کجرویهای سازنده یا مثبت ممکن است در تمام
جنبههای زندگی اجتماعی اعم از سیاسی، نظامی، فرهنگی، دینی، اقتصادی و...
پدید آیند.
مثل مقدسان در نظام ارزشهای دینی، قهرمانان در نظام جنگی، رهبران در نظام سیاسی، هنرمندان در نظام هنری و...