الف: جنایت برخود به صورت عمد
هرگاه
کسی عمدا مرتکب قتل خود شود و به اصطلاح خودکشی و انتحار کند، نه دیه بروی
تعلق میگیرد و نه کفاره و این مسئله مورد اتفاق همه فقهای شیعه است. اما
از اهل سنت، <محمدبن ادریس شافعی> (متوفی 204 .ق) معتقد است که کفاره
تعلق میگیرد و آن را از میراث (ترکه) فردی که خودکشی کرده میدهند. دلیل
شیعه در این مورد، اصل برائت ذمه است، زیرا اشتغال ذمه به دلیل نیاز دارد.
(شیخطوسی: خلاف، ج 3، ص 148) اگر گفته شود دلیل اشتغال، آیه شریفه <و
من قتل مومنا خطا فتحریر رقبه...>
[یعنی: و هرکس مومنی را به
صورت خطایی به قتل رساند پس باید بردهای را آزاد کند (آیه 92 سوره
نساء)] است چرا که اطلاق این آیه، قتل نفس خود را هم شامل میشود؛ در
پاسخ گفته میشود: این اطلاق منصرف است به کشتن فرد دیگری و شامل خودکشی
نمیگردد. پس انصراف28 مانع تمسک به اطلاق آیه است.29
ب: جنایت برخود به صورت غیرعمد
چنانچه
جنایت برخود به صورت خطا انجام پذیرد، مثلا کسی از فراز درخت یا کوهی فرو
افتد یا مواد منفجره دردستش منفجر شود و به سبب این قبیل حوادث، مقتول یا
مجروح گردد، خونش به هدر رفته و <عاقله>30 (بستگان ذکور نسبی پدری یا
پدری و مادری) مسئول دیه او نمیباشند. <ابوحنیفه نعمان بن ثابت>
(متوفی 150.ق) و یارانش و همچنین <شافعی>، <ربیعه>، <مالک
بن انس> (متوفی 179.ق) و <ثوری> همه برهمین عقیدهاند. اما کسانی
هم گفتهاند که در این مورد، دیه برعهده عاقله است و اگر کسی به خطا دست
خود را قطع کند، عاقله دیه دست او را به وی میدهند. همچنین هرگاه به سبب
سانحهای، فردی خود را به هلاکت افکند، عاقله او دیه وی را به وارثانش
میدهند و <اوزاعی>، و <احمدبن حنبل> (متوفی 241 .ق) و
<اسحاق> براین عقیدهاند.
البته دلیل شیعه در این مورد برعدم
ضمان عاقله، اصل برائت ذمه است، زیرا برای مسئولیت عاقله در این مورد،
دلیل معتبری وجود ندارد. مضافا اینکه روایت شده است: عوف بن مالک اشجعی در
یکی از جنگها، شمشیری را به سوی یک مشرک پرتاب کرد که به خطا، خود عوف را
به قتل رساند. یاران پیامبر(ص) از نماز خواندن برجنازه وی امتناع ورزیدند و
گفتند که جهاد عوف باطل است. چون پیغمبر از این ماجرا آگاهی یافت، فرمود:
<عوف، مجاهد و شهید مرده است.> در این مورد، اگر دیه برعهده عاقله
بود قطعا پیامبر در موضع حاجت به بیان، سکوت نمیفرمود و حکم را صریحا ذکر
میکرد. (شیخ طوسی: خلاف، ج 3، ص 143، مسئله 107)31
البته علت
امتناع یاران پیامبر(ص) از خواندن نماز برجنازه عوف بن مالک این بود که از
نظر فقهی، شرکت در مراسم عزاداری کسی که خودکشی کرده است، اگر به منزله
تایید و تصدیق یا ترویج عمل او باشد جایز نیست، اما چنانچه تایید و تصدیق
یا ترویج خودکشی نباشد بدون اشکال میباشد.