وکیل ، وکالت ، مشاوره حقوقی در مشهد
مشاوره حقوقی تلفنی ، حضوری با وکیل پایه یک با سالها تجربه
| ||
سابقه تاریخی بررسی خطوط برجسته سرانگشتان و کف دست و پا به صورت علمی به نیمه دوم قرن هفدهم میلادی بر میگردد. درسال 1684 <دکتر نهیما گریو> در انگلستان و در سال 1686 <دکتر مارسلو مالپیگی> در ایتالیا این خطوط برجسته و نیز منافذ ریز پوست کف دست و پا را از دیدگاه پزشکی مورد مطالعه قرار دادند.
در سال 1788 دانشمند دیگری به نام <مایر> از نظر تشریحی توضیحاتی درباره خطوط پوستی داد. وی عقیده داشت که هرگز این خطوط در دو نفر مانند هم نیستند. در سال 1823 <پروفسور جان پرکینج> استاد دانشگاه <برسلو> آلمان توانست 9 نمونه متمایز نقوش سرانگشتان را مشخص نماید.1
تشخیص هویت به وسیله آثار انگشت، از سوی دو نفر انگلیسی که در آسیا زندگی میکردند، در یک زمان ولی به صورت جداگانه کشف گردید. یکی از این دو نفر <سر ویلیام هرشل> فرماندار ناحیه <هوقلی> ایالت بنگال در هندوستان بود، و نفر دیگر <دکتر هنری فالدز> میباشد که از کارمندان بیمارستان در <چسو کیجی> شهر توکیو در کشور ژاپن بود. هر دو نفر مزبور مدعی بودند که از هیچ گونه سابقهای در مورد استفاده قبلی آثار انگشت به منظور تشخیص هویت در آسیا مطلع نبودهاند؛ ولی به هر صورت این طور به نظر میرسد که کشف و ظهور انگشتنگاری در قاره آسیا - که قبلا مهد انگشتنگاری به منظورهای دیگر بوده است - یک امر تصادفی نبوده است.2
به هرحال باید گفت اساسیترین تحقیقات علمی در مورد آثار انگشت از نیمه دوم قرن نوزدهم آغاز شد. درسال 1858 <ویلیام هرشل> افسر ارتش انگلیس که مامور خدمت در کمپانی هند شرقی در بنگال هندوستان بود، به تقلید از کارفرمایان چینی و هندی، در تنظیم اسناد و عقد قراردادها از کارگران و افراد طرف معامله اثر انگشت میگرفت تا آنها خود را موظف به رعایت تعهدات خویش بدانند. از آنجایی که او از اعمال این روش نتایج مطلوبی به دست آورد، نسبت به خاصیت اثر انگشت کنجکاو شد و به مدت 20 سال روی اثرات انگشت اشخاص مختلفی که در دفعات متفاوت از آنها اخذ کرده بود مطالعه نمود و دریافت که اولا: در اثر مرور زمان نقش خطوط برجسته سرانگشتان اشخاص تغییر پیدا نمیکند، ثانیا: این نقوش در هر شخصی منحصر به فرد بوده و با دیگران تفاوت دارد. هرشل پس از کشف این موارد در سال 1877 به مقامات زندان بنگال پیشنهاد نمود از اثر انگشت به عنوان یک نشان منحصر به فرد برای تشخیص هویت زندانیان استفاده شود. ولی مقامات زندان مذکور به دلیل عدم درک موضوع از روی تمسخر پیشنهاد او را رد کردند.3 به هر حال هرشل بدون آنکه به چاپ و انتشار نظریه خود موفق شود به تنهایی به کار خود ادامه داد. قابل ذکر است در زمانی که هرشل اقدامات خود را شروع کرد (سال 1858) هیچگونه اطلاعی برای استفاده از این آثار انگشت نداشت، ولی به زودی متوجه شد که میتواند آنها را به منظور تشخیص هویت نیز به کار ببرد. بدین ترتیب شروع به کار نمود و اولین استفاده وی این بود که از پرداخت حقوق به شیادان و طراران جلوگیری کرد.4
در سال 1880 یک پزشک اسکاتلندی مقیم ژاپن به نام <دکتر هنری فالدز> که قبلا با ملاحظه آثار انگشت روی ظروف گلی قدیمی ژاپنی، به مطالعه و تحقیق پیرامون اثر انگشت اشخاص علاقهمند شده بود و از طرفی نیز توانسته بود در جریان بررسی یک سرقت ثابت نماید که اثر انگشت ناشی از تماس دست آلوده به دوده با دیوار که در محل وقوع جرم به جای مانده، متعلق به متهم دستگیر شده نیست و او بیگناه است، طی مقالهای نتیجه تحقیقات خود را در مورد آثار انگشت در مجله <نیچر>(nature) انتشار داد و خود را کاشف انگشت نگاری دانست.
هرشل با ملاحظه مقاله فوق دچار تعجب شد و فورا به مجله مذکور نامهای نوشت و بدون ادعای حق تقدم در این موضوع، اظهار داشت که او انگشتنگاری را بیش از 20 سال عملا در هندوستان به کار میبرده است.5 در مجموع در مقام مقایسه کار 20ساله <ویلیام هرشل> و تحقیقات نظری کوتاه مدت <هنری فالدز> و به شهادت تاریخ میتوان نتیجه گرفت که پایهگذار علم انگشتنگاری به صورت امروزی <سر ویلیام هرشل> بوده است.6 بنابراین به جرات میتوان گفت هرشل کاشف و موسس انگشتنگاری مدرن میباشد. البته باید توجه داشت که مطالعات فالدز او را به کشف و استفاده از آثار انگشتانی که تصادفا و ندانسته در محلی باقی میماند هدایت نمود، در حالی که هرشل روی آثار انگشت مطالعه کرده و فهمیده بود که میتوان از آنها به منظور تشخیص هویت استفاده کرد.7 به عبارت دیگر، تحقیقات سرویلیام هرشل بیشتر در زمینه تشخیص هویت و بررسی آثار انگشت گرفته شده از اشخاص بوده است، در حالی که تحقیقات دکتر هنری فالدز بیشتر در کشف جرم و شناسایی مجرمان از روی آثار انگشت به جای مانده در صحنه جرم متمرکز بود.8
نظریههای هرشل و فالدز در انگلستان توسط <سر فرانسیس گالتون> (1911-1822) ریاضیدان و انسانشناس شهیر انگلیسی پذیرفته شد و او برای آنها اساس علمی به وجود آورد. گالتون آثار انگشت جمعآوری شده توسط هرشل را به کمک علم ریاضی بررسی و تجزیه و تحلیل کرد و به این نکته پی برد که امکان اینکه دو نفر دارای اثر انگشت یکسان باشند، 1 به 64 میلیارد است و عملا احتمال اینکه دو اثر انگشت یکسان بتوان یافت، وجود ندارد. در نتیجه میتوان به اثر انگشت اشخاص به عنوان یک وسیله مطمئن برای شناسایی آنان اعتماد کرد. گالتون نخستین کسی است که نقوش سرانگشتان را به سه دسته کمانی (آرچ)، کیسهای (لوپ) و پیچی (ورل) تقسیم کرد. همچنین گالتون در صدد ابداع روشی برای طبقهبندی آثار انگشت اشخاص برآمد که قبل از اتمام این کار، عمرش به پایان رسید.
9 بعد از او <سر ادوارد ریچارد هنری> که با ویلیام هرشل در هندوستان کار کرده و بعدها رئیس شهربانی لندن شده بود، روش طبقهبندی آثار انگشت گالتون را تکمیل نموده و به دنیا عرضه کرد. این روش که به <روش هنری> شهرت دارد (وعدهای نیز آن را روش <هنری - گالتون> مینامند) از سال 1897 در ابتدا در هندوستان - که در آن زمان مستعمره انگلیس بود - مورد استفاده قرار گرفت و در سال 1901 از طرف <اسکاتلندیارد> در انگلستان پذیرفته شد و به تدریج در اکثر نقاط دنیا مورد استفاده قرار گرفت.10 در حال حاضر تعداد قابل ملاحظهای از کشورهای جهان از جمله ایران در طبقهبندی و بایگانی آثار انگشتان از این روش استفاده مینمایند.11 قابل ذکر است که پذیرش انگشتنگاری از سوی <اسکاتلندیارد> باعث منسوخ شدن سیستم <تن پیمایی> به وجود آمده توسط <آلفونس برتیون> (1914-1853) گردید.
در اواخر قرن نوزدهم <یوهان وستیش> استاد جرمشناسی اهل آرژانتین نخستین کسی بود که از زندانیان برای تشخیص هویت آنها انگشتنگاری به عمل آورد. وی در سال 1891 برای اولین بار در دنیا، روشی را برای طبقهبندی آثار انگشتان ابداع نمود که هنوز هم در کشورهای آمریکای لاتین (اسپانیولی زبان) رایج است. این روش با وجود ساده و در عین حال جامع بودن، به دلیل عدم رواج زبان اسپانیولی در سایر نقاط دنیا، نتوانست در کشورهای بیشتری رواج پیدا کند. در سال 1892 یک بازرس پلیس آرژانتینی به نام <آلوارز> که معاون و دستیار <وستیش> بود توانست از روی آثار انگشت خون آلود موجود بر روی در کلبه (محل وقوع جرم) مردی را که متهم به قتل فرزندانش بود، تبرئه کرده و قاتل اصلی را که همسر وی بود شناسایی نماید. این کشف در جلب توجه مردم آن زمان به اهمیت اثر انگشت در کشف جرایم تاثیر بسزایی داشت.12به هر حال باید گفت انگشتنگاری در معنی امروزی آن تا زمان مرگ <آلفونس برتیون> در سال 1914 مورد استفاده قرار نگرفت، زیرا با اینکه برتیون از انگشتنگاری طرفداری میکرد ولی معلوم بود که طرفداری او صمیمانه نبود. در واقع برتیون این روش تازه را رقیب <تن پیمایی> خود میدانست.13 با این وصف نکته جالب آن است که عدهای به طور قطعی برتیون را کاشف انگشتنگاری میدانند.14 در حالی که باید دانست برتیون کاشف <تن پیمایی> بوده است. <برتیوناژ>، <تن پیمایی> یا <پیکر نگاری> یکی از راههای شناسایی و تعیین هویت اشخاص بوده و بنا به تعریف عبارت است از تعیین هویت مجرمان براساس توصیف و اندازهگیری قسمتهایی از بدن آنان. برتیون در ابداع این علم از تحقیقات پدر خویش و بررسیهای <آدولف کتله> (1874-1796) بهره فراوان جست. کتله کشف کرده بود که دو نفر انسان هرگز مشخصات بدنی برابر و یکسان ندارند.15 عدهای از مولفان نیز معتقدند تشخیص هویت اشخاص به کمک آثار انگشتان دست، به روش علمی توسط دانشمند انگلیسی <گالتون> پایهگذاری شد. عدهای نیز بر این عقیدهاند از آنجا که برتیون فرانسوی که در اداره پلیس پاریس مشغول به کار بود، به انگشتنگاری توجه کرده است، لذا او پدر علم انگشتنگاری است.16 اما باید دانست اکثر محققان <سر ویلیام هرشل> را موسس این علم می دانند.
تاریخچه انگشتنگاری در ایران
در ایران ابتدا از اثر انگشت برای تایید و امضای اسناد استفاده شده است. قدیمیترین سندی که تاکنون به دست آمده و درباره اثر انگشت است، مربوط به قرن هشتم هجری قمری میباشد. در شرح حال <قوبیلای قاآن> و <تیمورلنگ> (807 -736 هجری قمری) نیز اشاراتی به اثر انگشت شده است.17 به هر حال سابقه استفاده از اثر انگشت در اسناد تجاری به عنوان امضا در ایران، به قرن 14میلادی برمیگردد، اما سابقه اثر انگشت برای تشخیص هویت و کشف جرم به اواخر حکومت قاجاریه مربوط می شود. درسال 1291 هجری شمسی، در زمان صدارت محمد علیخان علاءالسلطنه، که عینالدوله وزیر کشور بود، دولت به فکر استفاده از وجود مستشاران خارجی برای ایجاد اصلاحات در ادارات دولتی افتاد و در نهایت <ژنرال یالمارسن> سوئدی برای ژاندارمری و سپس به معرفی وی شخصی به نام <وستداهل> برای نظمیه (شهربانی) استخدام شدند. وستداهل نیز شخصی به نام <بری دال> را که قبلا در استکهلم مامور آگاهی بود در تامینات (آگاهی) نظمیه به خدمت گمارد. شخص اخیر در سال 1295 هجری شعبه <آنتروپومتری> (تن پیمایی) را به ریاست <ناصر قلی رادسر> و شعبه <داکتیلوسکپی> (انگشتنگاری) را به ریاست <احمد علاپور> در تامینات آن روز دایر کرد. از آن به بعد، انگشتنگاری از مجرمان در ایران متداول شد. البته کلاسه و طبقهبندی آثار انگشت در آن زمان انجام نمیشد. نهایتا از سال 1333 هجری شمسی، <سیستم طبقهبندی هنری> در ایران متداول شده وآثار انگشت براساس این سیستم، کلاسه و بایگانی میگردد.18
علم انگشتنگاری
1) خطوط روی انگشتان چیست؟
قسمت اعظم بدن انسان از مو پوشیده شده است. در اغلب نقاط این موها رشد نکرده و به چشم دیده نمیشود. چند نقطه از بدن نیز به کلی فاقد مو است مانند کف دست و انگشتان و کف پا. در نقاط فاقد مو در اغلب پستانداران خطوط برجستهای وجود دارد که <ریج> یا <خطوط> نامیده میشوند. این خطوط طرحها و اشکال مختلفی را تشکیل میدهند که در محلهای مختلف و در حیوانهای متفاوت، فرق میکنند.19 بنابراین خطوط برجسته پوستی مختص به انسان نیست و در دست و پا یا زیر دم برخی پستانداران نیز مشاهده میگردد. به طور کلی چه در انسان و چه در سایر پستانداران، در نقاطی که خطوط برجسته پوستی وجود دارد، مو وجود ندارد و در نقاطی که مو وجود دارد، اثری از خطوط برجسته پوستی مشاهده نمی شود.20پوست بدن از دو ورقه اصلی تشکیل شده است که عبارتند از قشر بیرونی و قشر داخلی. در روی قشر داخلی بر آمدگیهای ریزی به نام <بنها> وجود دارند که طرح و نقشه خطوط را تشکیل میدهند و عصبهای حسی از داخل انگشت به شیارهای بین خطوط امتداد یافته و در بنها ختم میگردد. اگر برجستگیها را با ذره بین مورد مشاهده قرار گیرند، ملاحظه خواهد شد که روی هر کدام از آنها یک ردیف سوراخ وجود دارد که همان دهانه غدد عرق هستند و این سوراخها با فواصل مساوی از یکدیگر قرار گرفتهاند. هر کدام از این سوراخها را با خطی که آن را احاطه کرده است <جزیره>(Island) میگویند. میتوان گفت که اصولا خطوط از به هم پیوستن این جزیرهها به وجود میآیند. بنابراین تعداد سوراخهای عرق روی یک خط، معرف تعداد جزیرههای آن خط نیز میباشد.از نظر تشخیص هویت خطوط به سه قسمت تقسیم میگردند: آثار انگشتان دست، آثار کف دست، آثار کف پا. در بین این قسمتها، آثار انگشتان اهمیت بیشتری دارند زیرا در هیچ کدام از دو قسمت دیگر، طرح و نقشه خطوط مثل نوک انگشتان پیچیده نیستند. در واقع خطوط بند پایین انگشتان و همچنین کفت دست یکنواخت و ساده می باشند. دلیل دیگری نیز در اهمیت آثار انگشتان وجود دارد و آن هم این است که آثاری که در صحنههای جرم به دست میآیند، اغلب متعلق به انگشتان میباشند.21
2) علل به وجود آمدن خطوط برجسته سرانگشتان
متخصصان زیستشناسی در مورد علت به وجود آمدن خطوط برجسته سرانگشتان کف دست و پا دو عقیده متفاوت ابراز داشتهاند. برخی عقیده دارند که خطوط مذکور برای ایجاد اصطکاک و جلوگیری از لغزیدن دست و پای انسان روی سطوح صاف همانند سنگ و تنه درخت خلق شده است. برخی دیگر به دلیل وجود پیهای لامسه در محل خطوط مذکور عقیده دارند که این خطوط برای حس لامسه و کمک به تشخیص زبری و نرمی و سردی و گرمی اشیاء خلق گردیدهاند. در هر حال عامل به وجود آورنده خطوط برجسته پوستی <پاپیهای> موجود در طبقه <درم> میباشند که در قسمت گوشتی زیر پوست قرار دارند. ضمنا چون دهانه لولههای غدد مترشحه عرق روی خطوط برجسته پوستی قرار دارند، همیشه سطح این خطوط آغشته به عرق است و در تماس سرانگشتان یا کف دست و پا با اشیاء، عرق مترشحه، تصویر خطوط برجسته پوستی را به صورت نامرئی روی سطح مورد تماس برجای میگذارد.22
3) علت اهمیت علم انگشتنگاری
تشخیص هویت از طریق انگشتنگاری بر این اصل استوار است که دو اثر انگشت کاملا یکسان وجود ندارد. آثار انگشت بسیاری از لحاظ شکل، طرح و یا اندازه وجود دارند، اما تا به امروز دو اثر انگشت که کاملا مشابه هم باشند به دست نیامده است.23 بنابراین مهمترین فایده علم انگشتنگاری تعیین هویت مجرمان میباشد، زیرا مجرمان همیشه هویت واقعی خود را مخفی میکنند و هر بار با مشخصاتی متفاوت مرتکب جرم میشوند. اما انگشتنگاری وسیله تشخیص هویت واقعی آنها میباشد.24 به عبارت دیگر اگر آثار باقیمانده انگشتان مجرم که بر روی در، میز شیشه یا در سایر نقاط صحنه جرم باقی میماند، با استفاده از دانش انگشتنگاری جمعآوری و طبقهبندی علمی شود، به تشخیص هویت مجرمان کمک خواهد نمود و مقامات قضایی را در انجام وظایف محوله یاری خواهد کرد، به ویژه در مورد مجرمین با سابقهای که مرتکب تکرار جرم میشوند و در حین دستگیری، برای مخفی نگاه داشتن سوابق مجرمیت خود در صدد تغییر نام و
مشخصات خودشان برمیآیند. در این قبیل موارد دانش انگشتنگاری به کمک بایگانی آثار انگشتان مجرمان، سوابق و هویت اصلی مجرم را تعیین میکند؛ و مقامات قضایی نیز با کمک اطلاعات این علم امر تعقیب و محاکمه را انجام داده و مقررات تعدد یا تکرار جرم را اعمال میکنند. به این ترتیب امروزه علم انگشتنگاری به طور موثری در کشف جرم و دستگیری بزهکاران و قضاوت صحیح درباره آنها، به حقوق جزا کمک میکند.25 شاید بتوان گفت انگشتنگاری تنها وسیله قاطع برای شناسایی هویت واقعی افراد میباشد. قابل ذکر است سابقا روش طبقهبندی انگشتنگاری <هنری> یکی از پیشرفتهترین سیستمهای طبقهبندی در جهان به شمار میرفت که با جمعآوری و نگهداری کارتهای انگشتنگاری مجرمان حرفهای، صدور گواهینامه عدم سوء پیشینه امکان پذیر میگردید. این روش هنوز هم در بسیاری از کشورها اعمال میگردد. اما در کشورهای پیشرفته امروزه به وسیله کامپیوتر و با دستگاه الکترونیک اثرات انگشت نگهداری میشوند.26
4) اصول علم انگشتنگاری
در علم انگشتنگاری دو اصل بسیار مهم وجود دارد که عبارتند از:
اصل اول: دو انگشت یکسان در جهان وجود ندارد: زمانی که برای اولین بار، انگشتنگاری برای تشخیص هویت به کار رفت، بعضی وکلای دادگستری به آن ایراد گرفته و میگفتند ممکن است آثار انگشتانی پیدا کرد که یکسان باشند؛ ولی <گالتون> در کتاب <آثار انگشتان> از روی علوم ریاضی ثابت نمود که ممکن نیست دو اثر انگشت مساوی و یکسان پیدا کرد.
با این وجود مخالفین باز هم اعتراض کردند که این محاسبات کاملا فرضی است، زیرا هنوز به اندازه کافی آثار انگشتان مختلف مورد آزمایش واقع نگردیدهاند. اما امروزه پس از دیدن و امتحان دقیق میلیونها اثر انگشت، به جرات میتوان گفت که دو اثر انگشت یکسان در جهان وجود ندارد.27 شکل و تعداد خطوط برجسته سر هر یک از انگشتان یک فرد با سایر انگشتان او متفاوت است و به طریق اولی، آثار انگشت افراد مختلف نیز با یکدیگر تفاوت دارد. در مقایسه نقش خطوط برجسته سرانگشتان والدین با فرزندان، فرزندان با یکدیگر و حتی دو قلوهای همسان (یک تخمکی) باهم تفاوتهایی دیده میشود.28 چنین به نظر میرسد که آثار انگشت نیز مثل سایر اشیاء و موارد طبیعت تابع قانون معروف <کتله> میباشد که بر طبق آن <طبیعت هیچ وقت دو چیز یکسان خلق ننموده است و هر چیزی که به دست طبیعت ساخته میشود، اختلاف غیرمحدودی با اشیاء مشابه دیگر دارد.> غیر از <گالتون> یک دانشمند قاره آمریکایجنوبی نیز این طور حساب کرده که اگر فقط بیست نقطه مخصوص را در یک اثر انگشت مشخص کنیم، پیدا شدن اثر انگشتی با بیست نقطه مشخص نظیر آن فقط در قرن چهار میلیارد و ششصد هزار و سیصد و سی و هفتم امکان پذیر است. به هر حال تاکنون در جهان آثار انگشت یکسانی از دو نفر مشاهده نشده است.29
اصل دوم: خطوط انگشت غیر قابل تغییر هستند: خطوط انگشتان در ماه چهارم حاملگی مادر و حدود صد و بیستمین روز پیدایش جنین به وجود میآید. یک جنین سه ماهه انگشتان کاملا نرمی دارد و از این تاریخ به بعد خطوط برجسته در نوک انگشتان شروع به نمو میکند و نهایتا تمام انگشت را در برمیگیرد. بعدها طی مراحل نمو جنین در داخل رحم و پس از تولد، خطوط انگشت بزرگتر میگردند، ولی به هیچ وجه تغییری در شماره و ترتیب آنها حاصل نمیگردد.30 بنابراین باید گفت خطوط برجسته سرانگشتان از زمان به وجود آمدن (3 تا 4 ماهگی دوران جنینی) تا زمان از بین رفتن (معدوم شدن پوست دست جسد) تغییر شکل نمیدهد و تنها فرق آثار انگشت یک نوزاد با آثار انگشت همان شخص در سنین کهولت، کوچک و بزرگی آنها است و از نظر تعداد و شکل و حالت خطوط و سایر ممیزات، با هم تفاوتی ندارند.
به عبارت دیگر، آثار انگشت دوران کهولت یک فرد همانند عکس بزرگ شده آثار انگشت دوران طفولیت وی است.31 قابل ذکر است که دانشمندی به نام <داکر> در سال 1756 و در شهر <جیسن> آلمان، در حالیکه 34 سال سن داشت از کف دست خود اثری برداشت. او بعد از گذشت 41 سال یعنی در سن 85 سالگی (1897) اثر دیگری از کف دست خود برداشت. این دو اثرکه اکنون نیز موجود هستند، کاملا یکسان و برابر بودند. http://fun4all.blogsky.com/category/cat-100/ منبع: روزنامه اطلاعا
تی انسان پیش از تاریخ می دانست كه در نوك انگشتان آدمها خطوط برجسته ای
وجود دارد كه در تك تك آنها متفاوت است ! امروزه بسیاری از الواح باستانی چین را كشف
كرده اند كه در آنها از اثر انگشت برای مشخص كردن نویسنده لوحها استفاده شده است.
[ ۱۳۸۹/۱۲/۰۳ ] [ 11:52 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]
|
||
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |