وکیل ، وکالت ، مشاوره حقوقی در مشهد
مشاوره حقوقی تلفنی ، حضوری با وکیل پایه یک با سالها تجربه 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

این کارشناس حقوقی در بررسی جرم توهین به مقامات به عنوان یکی از مصادیق مشدد جرم توهین می‌پردازد و می‌گوید: طبیعتا هر آنچه شخصی که به او توهین می‌شود از شأن و مقام اجتماعی بالاتری برخوردار باشد توهین به او هم جرم بزرگ‌تری محسوب می‌شود؛ به همین دلیل توهین به مقامات دولتی دارای مجازاتی سنگین‌تر نسبت به توهین به افراد عادی است که در ماده 609 قانون مجازات اسلامی آمده است: « هر کس با توجه سمت به یکی از روسای سه قوه یا معاونان رئیس‌جمهور یا وزرا یا یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی یا نمایندگان مجلس خبرگان یا اعضای شورای نگهبان یا قضات و یا اعضای دیوان محاسبات یا کارکنان وزارتخانه‌ها و موسسات و شرکت‌های دولتی و شهرداری‌ها در حال انجام وظیفه یا به سبب آن توهین کند به سه تا 6 ماه حبس و یا تا 74 ضربه شلاق و یا 50 هزار تا یک میلیون ریال جزای نقدی محکوم می‌شود». برای تحقق جرم موضوع این ماده مرتکب باید شخصیت طرف توهین را بشناسد و واقف به سمت و مقام او باشد و الا عمل او توهین به شخص عادی محسوب می‌شود.
 کیفری که قانونگذار در این ماده برای اهانت به کسانی که در سمت‌های مختلف دولتی وظایفی را انجام می‌دهند و به آن مناسبت مورد اهانت قرار می‌گیرند معین کرده است شدیدتر از مجازاتی است که در ماده گذشته نسبت به توهین به افراد عادی در نظر گرفته شده است. در این امر حفظ نظم عمومی و سیاست اداری کشور ملحوظ بوده و حق شخصی و فردی نیست که انصراف آنان از شکایت تعقیب جزایی را کلا موقوف کند.

[ ۱۳۹۲/۰۹/۳۰ ] [ 10:24 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]

این جرایم با حیثیت افراد در ارتباط هستند. مهدی تیماجی در بررسی تفاوت این جرایم ابتدا به تفاوت در رکن مادی آنها اشاره می‌کند و می‌گوید: احکام توهین در فصل‌های دوم و پانزدهم کتاب پنجم قانون مجازات مصوب 1370جزا و افترا در فصل بیست‌و‌هفتم این قانون بیان شده است و جرم سوم یعنی قذف به تنهایی موضوع باب پنجم کتاب دوم آن قانون است.
 برخی می‌گویند جرم قذف زیرمجموعه افتراست. در قانون مجازات اسلامی افترا عبارت است از اینکه انسان جرمی را به کسی نسبت دهد، بدون آنکه قادر به اثبات آن باشد؛ پس اگر کسی جرمی را به کسی نسبت دهد متهم به افترا می‌شود، اما اگر کسی مطلب کذبی را به دیگری نسبت داد متهم به جرم نشر اکاذیب می‌شود. وی ادامه می‌دهد: اگر بخواهیم برداشت ساده‌ای از موضوع داشته باشیم باید بگوییم که افترا را از زاویه‌های مختلف می‌توان تقسیم‌بندی کرد. می‌توان گفت که برخی از موارد افترا ناموسی است که در قالب جرم قذف بحث می‌شود و برخی ناموسی نیست که موضوع ماده‌ 697 قانون مجازات اسلامی است. بنابراین در عمل میان این سه جرم باید تفاوت گذاشت. توهین هم خود انواع مختلفی دارد؛ ممکن است توهین به واسطه مقام بالای توهین‌شونده مجازات شدیدتری داشته باشد.

[ ۱۳۹۲/۰۹/۳۰ ] [ 10:12 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]

در صورت وقوع جرم توهین، قربانی جرم یعنی کسی که به او توهینی روا داشته شده است، باید برای پیگیری موضوع و تحت تعقیب قرار دادن کسی که اقدام به توهین کرده است به دادسرای محل وقوع جرم مراجعه و با ابراز دلایل خود از جمله شهادت شهود موضوع را ثابت و متهم را به مجازات قانونی محکوم کند.

[ ۱۳۹۲/۰۹/۳۰ ] [ 10:8 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]

نکته دیگری که در مورد این جرم حائز اهمیت است این است که توهین باید نسبت به افراد حقیقی باشد و توهین به اشخاص حقوقی مثل اداراه‌ها قابل تحقق نیست. دیوان عالی کشور در این خصوص چنین اظهار نظر کرده است: طرف اهانت باید شخص معینی باشد و اهانت به یک اداره یا دستگاه مشمول این ماده نیست.
البته در این خصوص که آیا ترک احترام نسبت به اشخاصی که در عرف و عادت دارای احترام و آبروی اجتماعی هستند نیز مشمول حکم این ماده قانونی قرار می‌گیرد یا خیر، بین حقوقدانان اختلاف نظر است؛ اما به عقیده برخی حقوقدانان توهین به صورت ترک فعل هم قابل تحقق است مثل اینکه نام شخصی را به قصد اهانت به صورت عادی (بدون لقب) به کار ببرند یا در مواردی به قصد اهانت از احترام به کسی خودداری کنند.

[ ۱۳۹۲/۰۹/۳۰ ] [ 10:4 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]


  انسان‌ها برای شأن و حیثیت معنوی خود احترام زیادی قایل هستند و حاضرند هر کاری انجام دهند تا آن را از تعرض مصون بدارند. در گذشته وقتی حیثیت یک شخص زیر سوال می‌رفت از راه‌های مختلفی مثل دوئل یا انتقام‌گیری درصدد احیای آن برمی‌‌آمد؛ اما با پیشرفت فرهنگ و تمدن دولت وظیفه برخورد با این موضوع را بر عهده گرفت و دوران دادگستری خصوصی به پایان رسید.
در حال حاضر در بیشتر نظام‌های حقوقی جرمی به نام توهین و افترا پیش‌‌بینی شده است تا مردم از طریق اقامه دعوا تحت این عنوان از حیثیت خود دفاع کنند

[ ۱۳۹۲/۰۹/۳۰ ] [ 10:2 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]

در قدم نخست باید مشکل اصلی فرار از خانه را شناسایی کرد که در بیشتر مواقع به خشونت ختم می‌شود بنابراین سایر اعضای خانواده به جای برخوردهای قهری باید فردی را که از خانه فرار کرده است به درون خانواده بیاورند و تحت حمایت خود قرار دهند. چنین برخوردهایی احساس امنیت را در فرد تداعی می‌کند به طوری که او امن‌ترین محل را خانه خود می‌داند. البته یکی از مهم‌ترین نکته‌ها انگ زدن به فردی است که از خانه فرار می‌کند زیرا چنین فردی در جامعه ما جایگاه خوبی ندارد، بنابراین باید زمینه‌هایی را فراهم کرد تا خانه را محلی امن برای خود بداند چون پیشگیری بهتر از درمان است.

[ ۱۳۹۲/۰۹/۳۰ ] [ 9:51 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]

در میان افراد مجرد، فرار پسران جوان بیشتر از دختران است، اما اگر بخواهیم در زندگی‌های متأهلی بررسی کنیم زنان به دلیل اینکه در جامعه‌ها قشر ضعیف‌تر محسوب می‌شوند بنابراین احساس ناامنی بیشتری دارند و از خانه بیشتر فرار می‌کنند.

آیا نهادی برای رسیدگی به وضع کسانی که از خانه فرار می‌کنند، وجود دارد؟
در سال‌های اخیر سازمان بهزیستی خانه‌هایی برای پناه دادن به این افراد تاسیس کرده است به طوری که با شناسایی این افراد با کمک مددکاران اجتماعی و با استفاده از راهکارهای مختلف از افزایش آسیب‌های ناشی از فرار از خانه جلوگیری می‌شود. باید توجه داشته باشیم کسانی که از خانه فراری هستند آسیب‌پذیرترند بنابراین از نظر روحی در وضعیت خاصی قرار دارند و گاهی با افسردگی و سایر بیماری‌های روحی دست و پنجه نرم می‌کنند بنابراین گاهی پیش می‌آید که در کنار مددکاری افراد نیاز به روان درمانی نیز دارند.

[ ۱۳۹۲/۰۹/۳۰ ] [ 9:50 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]

این موضوع نیز مانند سایر آسیب‌های اجتماعی دلایل زیادی دارد اما به طور کلی می‌توان گفت که نبود وضع اقتصادی مناسب، اعتیاد، جو متشنج حاکم بر خانواده‌ها، نداشتن تفاهم و بروز دعواهای مکرر میان زن و شوهرها و به طور کلی راه‌هایی که برای اعمال خشونت علیه طرف مقابل ایجاد می‌شوند زمینه فرار از خانه را فراهم می‌کنند. آمارها نشان می‌دهند بیشترین عامل فرار از خانه خشونتی است که به دلیل اعتیاد شکل می‌گیرد و این موضوع در سال‌های اخیر به علت رشد مواد مخدر صنعتی افزایش یافته است.

[ ۱۳۹۲/۰۹/۳۰ ] [ 9:48 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]

فرار از خانه هنگامی اطلاق می‌شود که فرد به دلیل وضع نامناسب، اقدام به دوری از خانواده و فامیل بدون اجازه خانواده می‌کند. این رفتار امروزه به یک معضل جدی اجتماعی تبدیل شده است زیرا عواقب ناگواری دارد و زمینه مناسبی را برای جرم‌زایی ایجاد می‌کند.
آیا بحران‌های زمان بلوغ می‌تواند دلیل مناسبی برای فرار از خانه باشد؟
در ابتدا باید تعریفی از دوره نوجوانی داشته باشم؛ بر اساس تعریف سازمان جهانی، به 10 تا 19 سالگی هر فرد دوره نوجوانی گفته می‌شود. افراد در طول این سال‌ها تغییرهای عاطفی و احساسی شدیدی را تجربه می‌کنند و بر این اساس حمایت از آنان ضروری است، اما باید توجه داشته باشید که نباید حمایت‌ها به گونه‌ای باشد که فرد احساس ترحم کند.
در خصوص فرار از خانه باید گفت که بررسی‌ها نشان می‌دهند که فرار از خانه در سنین قبل از دبستان نیز صورت می‌گیرد به طوری که گاهی دیده می‌شود که کودک در 6 سالگی از خانه فرار می‌کند. البته بیشترین دلیل فرار از خانه حس ناامنی است، بنابراین سن بلوغ اگرچه با بحران‌های متعددی همراه است، دلیل مناسبی برای فراری شدن از خانه نیست. فرار از خانه گاهی در میان همسران نیز دیده می‌شود.

[ ۱۳۹۲/۰۹/۳۰ ] [ 9:46 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]


گروه اجتماعی- آسیب‌شناسان معتقدند که نمی‌توان آمار دقیقی از آسیب‌های اجتماعی ارایه کرد زیرا این موضوع بیشتر جنبه غیر رسمی دارد و به طورمعمول آسیب‌ها در زمره آمار قرار نمی‌گیرند. فرار از خانه یکی از این آسیب‌هاست که اگر چه آمار دقیقی از فراوانی آن در دست نیست اما بر طبق آمار غیر رسمی که گاه و بیگاه رسانه‌ای می‌شود می‌توان برآورد کرد که در سال‌های اخیر به دلایل مختلفی افزایش داشته است.

[ ۱۳۹۲/۰۹/۳۰ ] [ 9:41 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]
          مطالب قدیمی‌تر >>

.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره موسسه

موسسه حقوقی وکلای فرهیخته

شماره تلفن برای مشاوره حقوقی

                                 
 تلفن:    32281494    051
   
                   65 18 513  0915



051-37536008             
نشانی:  مشهد چهار طبقه،مدرس 8 ،
                                     ساختمان 121 طبقه 2  علی حاجی زاده


مشاوره حقوقی
کیفری
خانواده
ثبتی
امکانات وب
پربازدیدترین مطالب

کد پربازدیدترین




در اين وبلاگ
در كل اينترنت