وکیل ، وکالت ، مشاوره حقوقی در مشهد
مشاوره حقوقی تلفنی ، حضوری با وکیل پایه یک با سالها تجربه 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

 

وکیل و وکالت و مشاوره حقوقی در مشهد

09155131865-      32281494-051

خيانت در امانت 6 ماه تا 3 سال حبس در پي دارد

ماده 674 قانون مجازات اسلامي مقرر داشته:خيانت در امانت منجر به حبس از 6 ماه تا 3 سال خواهد شد. ‌
جرم خيانت در امانت مانند جرايمي چون قتل، سرقت، کلاهبرداري و غيره از گذشته‌هاي دور در جوامع بشر به چشم مي‌خورد. احاديث و روايات زيادي از بزرگان دين و عقلاي جامعه وجود دارد که انسان‌ها را به رعايت امانت‌داري سفارش کرده و امر به رد امانت (بازگرداندن آن بدون کم کاست) مي‌کند. ‌
خداوند در آيه 58 سوره نساء مردم را به رساندن امانت‌ها به صاحبان آنها امر فرموده است: <ان اللَّه يامرکم ان تودوا الامانات الي اهلها.> در قابوس‌نامه در باب نگه داشتن امانت، به داستان جالبي بر مي‌خوريم که بازخواني آن خالي از حکمت و فايده نيست: ‌
... شنيدم که مردي به سحرگاه از خانه بيرون رفت تا به گرمابه رود، به راه اندر دوستي از آن خويش را ديد و گفت: موافقت کني تا به گرمابه شويم؟ گفت: تا در گرمابه با تو همراهي کنم لکن اندر گرمابه نتوانم آمدن که شغلي دارم و تا نزديک گرمابه بيامد. به سر دو راهي رسيد، بي آن که اين مرد را خبر کردي بازگشت و به راه ديگري رفت. اتفاق را طراري از پس اين مرد مي‌رفت به طراري خويش. اين مرد باز مي‌نگرد. طرار را ديد و هنوز تاريک بود. پنداشت که آن دوست وي است. صد دينار در آستين داشت بر دستارچه بسته از آستين بيرون گرفت و بدين طرار داد و گفت: اي برادر اين امانت است به تو. چون من از گرمابه بيرون آيم به من بازدهي، طراز زر از وي بستد و آن جا مقام کرد تا وي از گرمابه بيرون آمد. روز روشن شده بود. جامعه بپوشيد و راست همي رفت. طرار وي را باز خواند و گفت: جوانمرد زر خويش بازستان و پس برو که امروز از شغل خويش فرو ماندم از اين نگاه داشتن امانت تو. ‌مرد گفت: اين زر چيست؟ و تو چه مردي؟ گفت: من طرارم و تو اين زر به من دادي، گفت: اگر تو طراري چرا زر من نبردي؟ طرار گفت: اگر به صناعت خويش بردمي، اگر هزار دينار بودي از تو يک جو نه انديشيدمي و نه بازدادمي و لکن تو به زينهار به من دادي. زينهار دار نبايد که زينهار خوار باشد که امانت بردن جوانمرد نيست.> ‌
خيانت در امانت در قانون مجازات اسلامي ‌
ماده 674 قانون مجازات اسلامي مقرر داشته: < هر گاه اموال منقول يا غير منقول يا نوشته‌هايي از قبل سفته و چک و قبض و نظاير آن به عنوان اجاره يا امانت يا رهن يا براي وکالت يا هر کار با اجرت يا بي اجرت به کسي داده شد و بنابراين بوده است که اشياي مذکور مسترد شود يا به مصرف معيني برسد و شخصي که آن اشياء نزد او بوده آن‌ها را به ضرر مالکان يا متصرفان آنها استعمال يا تصاحب يا تلف يا مفقود کند، به حبس از 6 ماه تا 3 سال محکوم خواهد شد. ‌
بررسي کلمات و آثار آن در ماده 674 قانون مجازات اسلامي منقول يا غير منقول ‌
اشيايي که انتقال آنها از محلي به محل ديگر ممکن باشد بدون اين که به خود اشيا يا محل استقرار آنها خرابي وارد شود، منقول هستند مانند: اتومبيل، کتاب و ... ‌
مالي که از محلي به محل ديگر قابل نقل و انتقال نباشد، غير منقول است خواه استقرار آن ذاتي باشد (مانند زمين يا کوه) يا به دليل عمل انسان براي انتقال آن، در خود مال يا محل آن خرابي يا نقش ايجاد شود (مثل خانه) ‌
سفته، چک و قبوض ‌
چک و سفته اسنادي تجاري‌اند که در داد و ستند به کار مي‌روند؛ همچنين است برات، قبوض جمع کلمه قبض است مانند رسيد‌هاي تحويل کالا، جنس، پول و غيره. ‌
اجاره، امانت و رهن ‌
عقودي‌اند که مردم روابط معاملاتي خود را در قالب آن‌ها تنظيم و انشا مي‌کنند براي مثال، اشخاص جهت استفاده از منافع يک مغازه تجاري يا مکان مسکوني مبادرت به انشاي عقد اجاره مي‌کنند. ‌
يکي از اشتباهاتي که ممکن است در بحث جرم خيانت در امانت به وجود آيد، اين است که عده‌اي گمان کنند. براي تحقيق اين جرم حتماً بايد عقد يا قرار دادي وجود داشته باشد؛ يعني براي محکوم کردن کسي به ارتکاب جرم خيانت در امانت، شاکي باشد ثابت کند که با متهم عقد امانت يا اجاره يا ... منعقد کرده است. براي رفع اين اشتباه، قانون گذار از عبارت: (يا هر کار با اجرت...) استفاده کرده است. ‌براي مثال اگر شخصي براي کمک به دوستش در اسباب‌کشي منزل عنوان کند که بدون هيچ دستمزدي مال او را با وانت خود جابه‌جا خواهد کرد ولي به جاي تحويل اجناس آنها را به فروش برساند، مرتکب جرم خيانت در امانت شده است، بدون آنکه بين آن دو قرارداد يا عقدي وجود داشته باشد. ‌
استعمال کردن مصرف کردن يا استفاده کردن از مال مورد امانت است. براي مثال شخصي اتومبيل خود را به دوستش امانت مي‌دهد تا در پارکينگ منزل خودش از آن نگهداري کند ولي دوست وي از آن اتومبيل براي مسافرکشي استفاده مي‌کند. ‌
تصاحب ‌
يعني شخص امين به جاي انجام وظيفه اصلي‌اش رفتاري با مال مورد امانت کند که مال ديگري را از آن خود بداند و با آن طوري رفتار کند که ديگران گمان کنند او مالک مال است. براي مثال شخصي فرش دست بافت خود را به امانت به دوستش مي‌دهد ولي دوست وي آن را به فروش مي‌رساند. ‌
اتلاف ‌
تلف کردن يا نابود کردن مال مورد امانت يکي ديگر از گونه‌هاي خيانت در امانت است. از بين بردن مال مورد امانت به شکل‌هايي گوناگون متصور است مانند اينکه امين مال مورد امانت را يک چک است پاره مي‌کند يا آتش مي‌زند

 


برچسب‌ها: مشاوره حقوقی خیانت در امانت
[ ۱۳۸۹/۰۷/۰۵ ] [ 8:13 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]
وكلاي دادگستري از جمله افرادي هستند كه به دليل نوع شغلشان رفت و آمد زيادي به دادسراها و مجتمع هاي قضايي داشته و به دليل جايگاه قانوني خود از شان و احترام خاصي در دستگاه قضايي علي القاعده بايستي برخوردار باشند.مجمع تشخيص مصلحت نظام نيز در تاريخ ۱۱ / ۷ / ۱۳۷۰ ماده واحده‌اي را در خصوص انتخاب وكيل توسط اصحاب دعوي به تصويب رساند كه تبصره ۳ ماده واحده مذكور صراحتاً اعلام مي‌دارد:«وكيل در مقام دفاع از احترام و تامينات شاغلين شغل قضا برخوردار مي‌باشد‌.» كه با تفسير منطقي از اين بند، مي‌توان آن را به معناي تاكيد بر جايگاه اجتماعي وكلا نيز برداشت كرد. لازم به تذكر است كه، عبارت مذكور در مصوبه مجمع ناظر است به حكم ماده ۲۰ لايحه قانوني استقلال كانون وكلاي دادگستري مصوب ۵/۱۲/۱۳۳۳ كه مطابق آن: «توهين به وكيل در حين انجام وظيفه مستوجب مجازات حبس از ۱۵ روز تا ۳ ماه مي‌باشد»
از جمله تشريفات حسن اجراي وظيفه توسط وكلا تامين لوازم اين امر است.مثلاً تعبيه اتاق استراحت براي وكلاي دادگستري در هر مجتمع يا تعبيه درب مخصوص براي ورود وكلاي دادگستري و رفتار مناسب با اين صنف توسط كليه پرسنل دستگاه قضايي از سرباز وظيفه تا خدمه و مدير دفتر و بايگان و منشي و مستشار دادگاه كيفري استان و قاضي ديوان عالي كشور و... اما متاسفانه سطح توقع وكلا در ساليان اخير از استانداردهاي حداكثري به استانداردهاي حداقلي كاهش پيدا كرده بطوري كه اگر در مدخل ورودي يك دادسرا بازرسي فيزيكي از يك وكيل انجام نشود، در محافل وكلا اين دادسرا به عنوان يك دادسراي خوش برخورد و خوب ياد مي شود!. اخيراً نيز برخي از دادسراها و مجتمع هاي قضايي با انداختن توپ در زمين حفاظت و اطلاعات قوه قضاييه كه اصولاً سمتي در اين خصوص ندارد اقدام به بازرسي فيزيكي وكلا و راه ندادن وكلايي كه تلفن همراه دارند نموده اند كه ابراز تاسف كمترين مرتبه واكنش در اين زمينه است و اقدام جدي رئيس كانون وكلا را مي طلبد و اين اقدام جدي نيز قطعاً شامل دادن يك بيانيه صرف در مطبوعات نيست.چراكه پيشتر مراتب اعتراض وكلاي دادگستري (كم و بيش) در مطبوعات يا فضاي مجازي اعلام شده است.

طرح بحث

از زمان رياست وقت قوه قضاييه (آيت الله هاشمي شاهرودي) و حتي قبل از ايشان بر رفتار خوب و در خور شان با وكلاي دادگستري تاكيد مي شد . ازجمله وكلاي دادگستري بدون بازرسي بدني وارد دادسراها و مجتمع هاي قضايي مي‌شدند و حداكثر سربازان مدخل اين مراجع به آنها تذكر مي دادند كه تلفن همراه خود را خاموش نمايند.در برخي دادسراها نيز اعلاميه هايي در هر طبقه نصب شده بود كه مخاطب آنها وكلاي دادگستري بوده و آنها را دعوت به خاموش نمودن تلفن همراه خود مي نمود. اين رويه ادامه داشت تا پس از منصوب شدن رياست جديد قوه قضاييه كم كم در برخي نواحي زمزمه هايي مبني بر بازرسي بدني وكلا بطور فيزيكي از طريق تماس و لمس بدن آنها و اخذ تلفن همراه آنها و حتي راه ندادن آنها به درون دادسراها شنيده مي شد تا اينكه اين شايعه به صورت نصب يك اعلاميه در برخي دادسراها رنگ واقعيت به خود گرفت به طوري كه برخي از نواحي دادسراي عمومي و انقلاب در تهران از اواسط خرداد ماه سال جاري اقدام به راه ندادن وكلايي كه تلفن همراه داشتند و حتي بازرسي بدني وكلا توسط سربازان وظيفه و كادر نموده وتوجيه اقدام خود را دستور حفاظت اطلاعات قوه قضاييه يا سرپرست دادسرا يا مجتمع قضايي عنوان مي نمايند.

اولاً از منظر شان صدور ، در نمودار (chart) سازماني قوه قضاييه ، حفاظت و اطلاعات مسئول نظارت بر حسن اجراي وظايف كاركنان اين قوه است و بس و حق نقض حقوق شهروندي و آزادي هاي فردي را با دستورات و بخشنامه هايي كه حتي از ارائه شماره و تاريخ آنها نيز اباء مي شود، ندارد.

ثانياً از منظر احترام و تساوي ميان شهروندان مطابق قانون اساسي ، اگر بحث بر سر عدم استفاده از تلفن همراه است.ديگر تبعيض ميان شهروندان براي چيست؟ چه فرقي ميان يك وكيل/استاد دانشگاه و يك منشي دادگاه يا بايگان شعبه و حتي خود بازپرس يا داديار يا معاون سرپرست دادسرا در اين زمينه مي باشد.؟ فرض كنيد وكيلي با سي سال سابقه وكالت كه موي خود را در راه دفاع از حق و عدالت سپيد كرده توسط يك سرباز وظيفه با تماس بدني لمس شود و تلفن همراه وي ـ اگر وكيل مزبور را راه بدهند ـ ضبط شود و پس از مراجعه به شعبه دادگاه مشاهده شود كه بايگان و منشي و خدمه دادسرا مشغول صحبت با تلفن همراه خود هستند. آيا اين نقض آشكار حقوق شهروندي نيست؟ آيا اين توهين به مقام شامخ وكالت نيست؟

ثالثاً ، صرفنظر از اينكه حفاظت و اطلاعات قوه قضاييه دست كم از نظر تئوري و نظري حق صدور چنين دستوري را ندارد ـ اگر به واقع چنين دستوري به صورت مكتوب با تاريخ و شماره نامه از سوي اين واحد صادر شده باشد و خداي ناكرده بحث ديگري نباشد ـ ولي اگر متوليان قوه قضاييه نگران استفاده از تلفن همراه هستند مي توانند با استعانت از فن آوري روز دنيا ، سيستمي در همه نواحي دادسراها راه اندازي كنند كه به محض ورود به اين مراجع ، تلفن همراه كارآيي خود را از دست بدهد.تصور نمي شود كه كاربست چنين فن آوري اي براي قوه قضاييه با توجه به چندين برابر شدن تعرفه هاي قضايي (كه خود مقاله جداگانه اي را در اين خصوص مي طلبد ) امر صعبي باشد!.

رابعاً ، اگر چنين دستوري به واقع وجود داشته باشد در ميان خود نواحي دادسرا در تهران ناهماهنگي در رفتار مشاهده مي شود. مثلاً در دادسراي ناحيه ۳ (ونك) با وضعيت نامناسبي بدن وكلا توسط چندين سرباز وظيفه هم توسط دستگاه فلزياب و هم به صورت دستي لمس شده و اگر تلفن همراه داشته باشند از ورود آنها جلوگيري مي شود. حتي در اين مجتمع در راهروها نصب شده كه اگر استفاده از تلفن همراه مشاهده شود ، دستگاه ضبط و توقيف و استفاده كننده مورد تعقيب كيفري قرار مي گيرد!. حال جاي طرح اين پرسش است كه تعقيب كيفري بايد مطابق اصل قانوني بودن جرم و مجازات باشد و در قانون مجازات اسلامي يا وقوانين پراكنده كيفري عنوان مجرمانه تحت عنوان استفاده از تلفن همراه در مرجع قضايي وجود ندارد. از طرفي در مجتمع خانواده ميرداماد (ونك) شهروندان عادي اگر تلفن همراه داشته باشند از ورود آنها ممانعت مي شود ولي وكلاي دادگستري با ارائه كارت وكالت تنها تذكر شفاهي از سرباز محترم مبني بر عدم صحبت با تلفن مزبور دريافت مي كنند كه در اين وانفسا جاي سپاس به درگاه ايزد منان دارد!. از طرف ديگر در برخي مجتمع هاي قضايي به واقع به لطف حسن درك و فهم سرپرست مجتمع رفتاري در خور شان وكلا با آنها مي شود.به عنوان نمونه در مجتمع صدر اولاً درب مستقلي براي وكلاي دادگستري در نظر گرفته شده و ثانياً بدون هيچ تذكري تنها پس از احراز هويت صنفي فرد اجازه ورود بدون هيچگونه تماس بدني و غيره داده مي شود. به طور كلي در دادسراها و مجتمع هاي قضايي تهران رفتار با وكلا دچار آشفتگي و تشتت است و رويكرد سرپرست مجتمع يا معاون وي در اين زمينه بسيار موثر است كه البته اينگونه رفتار به شدت دچار اشكال است.به نظر مي رسد اگر بحث ممنوعيت استفاده از تلفن همراه است، اين ممنوعيت بايد براي تمام شهروندان اعم از وكيل، قاضي، سرپرست مجتمع، بايگان، خدمه و مستخدمين و... باشد

نتيجه

اين انتظار از رياست محترم دادگستري كل استان تهران و رئيس دفتر حفظ حقوق شهروندي با توجه بر شان و جايگاه قانوني و رويكرد مثبتي كه شخصاً نسبت به جامعه وكالت دارند ـ مي رود كه يك بار براي هميشه به اين آشفته بازار در خصوص رفتار با وكلاي دادگستري در مدخل برخي دادسراها پايان دهند تا هر بار كه از سربازان ورودي دادسراها سوال مي شود جواب ندهند كه دستور سرپرست است يا دستور حفاظت است يا دستور فلان است و ... پيشنهاد اين است كه اگر واقعاً قلب عزيزاني كه نگران استفاده از تلفن همراه است با حسن نيت براي اجراي اين ممنوعيت مي تپد از فن آوري روز دنيا در اين خصوص بهره ببرند. در هر حال با افزايش غير منطقي تعرفه هاي قضايي از ابتداي سال ۱۳۸۹ بودجه قوه قضاييه چندين برابر شده است كه مي توان بخشي از آن را براي نصب و راه اندازي سيستم هايي بكار گرفت كه موجب اختلال در كارآيي تلفن همراه مي شود.امري كه در برخي نقاط تهران مثلاً بزرگراه هاي اصلي بكار گرفته شده است تا خطر تصادف رانندگي كاهش يابد.


بهرو ز جوانمرد : وكيل پايه يك دادگستري ، مدير سايت كرسي حقوق بشر ، صلح و دموكراسي و انجمن ايراني جرم شناسي
حسن فدايي: مقطع دكتراي حقوق خصوصي ، مدير حقوقي موسسه همشهري

پي نوشت:

۳ . گفتني است رئيس وقت قوه قضاييه در بخشنامه شماره ۸۶۹۱/۷۸/۱ مورخ ۷/۹/۱۳۷۸ نسبت به رعايت شوون وكلاي دادگستري از طرف عموم قضات، تذكر داده بود.
۴ . در صدر بخشنامه اي كه در روزنامه رسمي منتشر شده آمده است : بنا براختيار تفويض شده در بند ۳۶ بخش ششم تغييرات متفرقه اعمال شده در بودجه سال ۱۳۸۹ كل كشور به رئيس قوه قضائيه.....» سوال اين است كه چگونه مي شود كه بخش ششم تغييرات متفرقه بودجه سال ۱۳۸۹ تا زمان نگارش اين سطور در روزنامه رسمي منتشر نشده ولي رئيس قوه قضاييه به استناد آن افزايش تعرفه هاي قضايي را كه وزير دادگستري پيشنهاد داده اند ، تصويب كرده اند؟!

برگرفته از سایت کانون (به دلیل درد مشترک بودن)

[ ۱۳۸۹/۰۷/۰۵ ] [ 8:1 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]
 

خیلی دست بسته نماز خوندن اهل تسنن برایمان جالبه و برخی این حالت نماز خواندن را مبطل نماز می دانند مگر برای تقیه

 

یا وضو گرفتن اهل تسنن

تا حالا فکر کردین که بیست و سه سال پیامبر وضوگرفتند بعد برخی می گویند سربالا باید وضو گرفت برخی می گویند سرپایین

پیامبر چه طوری وضو می گرفتند؟

 

تا حالا تحقیق کردید از چه زمانی برای قنوت ما دستانمان را مقابل صورتمان می گیریم به قولی در نماز دعای دست می خوانیم

از کی اصول دین پنج تا شد و امامت و عدل وارد آن شد

تا حالا فکر کردین اشهد ان علی ولی الله از کی در اذان وارد شد  آیا به دستور ائمه بود یا علمای دین 

 آیا می دونید نماز عید فطر و  و نماز  عید قربان و نماز جمعه از نمازهای واجب  می باشد  و حال در بسیاری از رساله ها به عنوان نماز واجب از اون ها یاد نشده 

تا حالا فکر کردین که دشمن واقعی اسلام کیا  هستند  کفار هستند فرق اسلامی هستند خود ما هستیم  جاهلانی از ما هستند  و   تا حالا فکر کردید دین جهانی پیامبر چرا اون پیشرفت اولیه خودشو نداره و چرا هنوز بعد هزار و چهار صد سال جهان رو فتح نکرده

[ ۱۳۸۹/۰۶/۲۸ ] [ 9:30 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]

تازگی ها به این نتیجه رسیده ام که کلیه  سرمایه ملل سرمایه داری وقف عام است چرا که سعی در خدمت رسانی در مقابل پول دارند!

 البته قبل از این فکر می کردم وقف تاسیسی است برای عموم جامعه و مخصوصا محرومان تا واقف از ثواب استفاده عموم از مورد وقف که رایگان است آخرتی برای خود به هم بزند

 و واقف برای کسب درامد وقف نمی کند

که خلاف مقتضای ذات عقد وقف است

 و مورد وقف را اگر عام باشد برای استفاده رایگان عموم یا مستمندان

حبس عین و تسبیل منفعت می نماید

ولیکن و قتی می بینم بیمارستانی به نام رضوی که از پول واقفان و منابع آستان قدس رضوی تاسیس شده است  که از آن تعاریف بسیاری می شود

و آن را از بهترین های خاور میانه می دانند

هزینه ای معادل هتل پنج ستاره برای بستری شدن به غیر از در مان در یافت می دارد

 و هیچ خدمتی الاالظاهر به مستمندان ارائه نمی دهد

 و در خدمت متمولان است

به این نتیجه رسیدم که وقف اصولا آن چیزی که فقها می فرمایند نمی باشد

 بلکه ممکن است شرکتی برای مال اندوزی و خدمت به متمولان باشد

و با این تعریف کلیه شرکتهای انتفاعی جهان موقوفه قلمداد می شوند

آیا واقعا این مطلب صحیح است

[ ۱۳۸۹/۰۶/۱۵ ] [ 12:56 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]
در سوره عنکبوت حضرت باری تعالی خانه عنکبوت را سست ترین خانه ها یاد کرده اند در حالی که محققین کشف کرده اند که تار عنکبوت از چند رشته به هم تنیده ساخته شده و بسیار محکم است و از تار عنکبوت پارچه زد گلوله ساخته می شود چرا خداوند به جای خانه عنکبوت از خانه دیگری که به واقع سست است مثال نیاورده اند مگر تمام وجوه قرآن معجزه نیست

 

در داستان حضرت یونس آیا حضرت یونس در معده ماهی گرفتار شد یا در کدام قسمت بدن ماهی چگونه شد که ایشان خفه یا حضم نشدند آیا این گرفتاری چند ثانیه ای بیش نبود یا این که این جریان فقط از باب مثال است

 

در داستان حضرت نوح  که چند هزار سال پیش اتفاق افتاده آیا کل جهان را آب گرفته یا تنها قسمتی از زمین را ؟ اگر کل زمین را آب فرا گرفته چرا دانشمندان چنین عقیده ای در خصوص زمین ندارند آیا هنوز علم دانشمندان کامل نشده یا این داستان فقط از باب تمثیل بیان شده

آیا از میلیونها نوع خزنده و پرنده و حشره و حیوان چکگونه در ققایقی جای گرفته اند و آیا  از همه مناطق زمین حیوانات و ... و انسانها  فرا خوانده شده بودند

سئوالات من زیاد است و اگر دوستان استقبال کنند و پاسخ دهند ادامه می دهم

یک ساعت تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت است

[ ۱۳۸۹/۰۶/۱۱ ] [ 12:45 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]
این سئوال برای من ایجاد شد که آیا حلول شب قدر را همه مردم جهان می توانند درک کنند یا اینکه فقط برای منطقه ای خاص این شب دارای برکات است؟

واضح تر اینکه هیچ گاه در کره زمین شب مستولی نمی شود و نیمی از آن شب و نیمی دیگر روز است و همانطور که خدا در قرآن می فرماید ماه نزد خداوند ماه های قمری است و مثلا اگر شب بیست و سوم شب قدر باشد این شب به افق کشورهای مختلف فرق می کند پاکستان مثلا دیشب شب ۲۱ را پشت سر گذاشت ایران امشب آنرا احیا می گیرد و شیعیان عربستان شاید فردا !

آیا ما به تعداد نصف نهارها ی کره زمین شب قدر داریم یا در هر سالی فقط یک قسمت از کره زمین شب قدر دارند؟

 

[ ۱۳۸۹/۰۶/۱۱ ] [ 10:21 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]
                در این برونده خانم ص از منزل فرار کرده و با آقای رضا به اصفهان گریخته و پس از مدتی زندگی در آنجا به مشهد باز گشته و خانه ای اجاره نموده و سه ماه با یک دیگر زندگی می کنند که با پیگیری های پلیس آگاهی این دو شناسایی و دستگیر می شوند و مورد محاکمه قرار می گیرند و اعلام می کنند که ما در حرم امام رضا (ع) عقد کرده ایم و زن و شوهر هستیم و لیکن تحقیقات ادامه می یابد به دلیل اینکه ص دختر بوده و اجازه پدر را برای ازدواج نداشته  است و چند روزی هر دو به زندان فرستاده می شوند و ص بس از زندان اقرار به زنا می کند ولیکن موکل بنده رضا همچنان معتقد است که گناهی نکرده و با ص زن و شوهر هستند لایحه دفاعیه بنده را در ادامه می توانید بخوانید:                                                                                                                                                                                     


ادامه مطلب
[ ۱۳۸۹/۰۶/۰۳ ] [ 14:2 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]
التماس دعا

[ ۱۳۸۹/۰۵/۲۵ ] [ 15:13 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]
14 تیر روز قلم مبارک باد

روز قلم مبارک باد 

روز قلم در تقویم ایران، به عنوان نمادی برای تجلیل از صاحب قلمان و آثار ایشان انتخاب شده است. در این نوشتار، به ابعاد تربیتی، رسانه ای و ارزشی تألیف و نگاشتن اشاره شده و از چگونگی سیر قلم در طول تاریخ صحبت به میان آمده است. به این سیر، چه از نظر محتوای نوشته ها و چه از نظر ابزار ظاهری ـ که به شیوه های اینترنتی و الکترونیکی ـ رسیده، نگریسته شده است. ارزش قلم در اسلام و قرآن و در روایات اهل بیت، بحث دیگری است که به آن می پردازیم

[ ۱۳۸۹/۰۴/۱۴ ] [ 19:25 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]

 

وکیل ، وکالت ، مشاوره حقوقی در مشهد

09155131865 ---32281494----051

 

دفتر یکی از دادگاهها قرار رد دادخواستم را به دلیل تغییر رنگ خودگار و تفاوت جای امضای نسخ دادخواست رد نمود که در ادامه مطلب اعتراض به این قرار آمده است


برچسب‌ها: مشاوره حقوقی
ادامه مطلب
[ ۱۳۸۹/۰۴/۰۹ ] [ 21:10 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره موسسه

موسسه حقوقی وکلای فرهیخته

شماره تلفن برای مشاوره حقوقی

                                 
 تلفن:    32281494    051
   
                   65 18 513  0915



051-37536008             
نشانی:  مشهد چهار طبقه،مدرس 8 ،
                                     ساختمان 121 طبقه 2  علی حاجی زاده


مشاوره حقوقی
کیفری
خانواده
ثبتی
امکانات وب
پربازدیدترین مطالب

کد پربازدیدترین




در اين وبلاگ
در كل اينترنت