گاهی وقتا اوراق سحر آمیزی دست بعضی ها می افته که

هیچ توجیحی برای اونها نیست و هیچ کس نمی دونه چه کار کنه

 

روز و شب اربده با خلق جهان نتوان کرد

ادامه مطلب

وقتی تمام مدارک به نفع شماست و تمام قواعد حقوقی حق را به شما میدهند ولی دستگاه قضا شما را محکوم می کند شما چه کاری می توانی انجام بدهی - آیا چنین امکانی وجود دارد . شما باشی چه میکنی با اعتبار امر مختومه و با عدالت عقیم 
ادامه مطلب

جلسه هيئت عمومي ديوان عالي کشور در تاريخ 26 خردادماه 1388 راجع به پرونده اصراري کيفري رديف 88/1 موضوع اختلاف نظر فيمابين شعبه 101 دادگاه عمومي اردکان و شعبه 20 ديوان عالي کشور درخصوص اتهام مهدي- پ مبني بر قتل عمدي اسماعيل- ش. با حضور رييس ديوان عالي کشور،دادستان کل و قضات شعب کيفري برگزار شد در ماده 43 آيين دادرسي کيفري آمده در غير موارد منافي عفت دادرسان و قضات تحقيق مي‌توانند اجراي تفتيش يا تحقيق از شهود و مطلعين يا جمع‌آوري اطلاعات و دلائل و امارات جرم يا هر اقدام ديگري را که براي کشف جرم لازم بدانند با تعليمات لازم و ضابطان ارجاع کنند اين اقدامات ارزش اماره قضايي دارد. در ماده 205 همين قانون آمده چنانچه يکي از طرفين دعوا نسبت به صحت تحقيقات ضابطان اشکال موجهي نمايد دادگاه تحقيقات لازم را رأساً يا توسط قاضي تحقيق يا به نحو مقتضي ديگر انجام خواهد داد در ماده 194 هم راجع به اقرار متهم آمده که هر گاه متهم اقرار به ارتکاب جرمي نمايد و اقرار او صريح و موجب هيچ‌گونه شک و شبهه‌اي نباشد و قرائن و امارات نيز مؤيد اين معني باشند دادگاه مبادرت به صدور رأي مي‌نمايد و در صورت انکار يا سکوت متهم يا وجود ترديد در اقرار يا تعارض با ادله ديگر دادگاه شروع به تحقيق از شهود و مطلعين و متهم نموده و به ادله ديگر رسيدگي مي‌نمايد خوب در گزارش دليلي وجود نداشته و طرفين نيز دليل موجهي بر تحقيقات مأموران نداشتند و اعلام نکردند اگر اين شخص مورد شکنجه قرار گرفته بود بله طبق اصل 37 قانون اساسي ناظر  ماده 178 که مجازات را از 6 ماه تا 3 سال بعد اگر گفته که فوت بکند مجازات آن مباشر، مجازات قاتل و عامل قتل را خواهد داشت هيچ‌گونه شکنجه‌اي هم در اين جا وجود نداشته همچنين در ماده 1280 قانون مدني آمده اقرار کتبي در حکم اقرار شفاهي است و اين متهم اقارير خودش را آنجا کرده است و اما در مورد مسئله اماره‌ماده 1321 قانون مدني مي‌فرمايد اماره عبارت از اوضاع و احوالي است که به حکم قانون يا در نظر قاضي دليل بر امري شناخته مي‌شود ماده 1324 همين قانون مي‌گويد اماراتي که به نظر قاضي واگذار شده عبارت است از اوضاع و احوالي درخصوص مورد و در صورتي قابل استناد است که دعوا و شهادت مشهود قابل اثبات باشد يا ادله ديگر را تکميل کند در ماده 7 قانون ديگر باز اماره را تعريف مي‌کند مي‌فرمايد اماره عبارت است از اوضاع و احوالي است که نوعاً صحت اظهارات يکي از طرفين دعوا را برساند هيچ وقت نمي‌توان به استناد امارات حکم داد؛ مگر اين‌که امارات موجود قوي و موجه باشد در اين صورت محکمه مکلف است اوضاع و احوالي را که مدرک حکم قرار مي‌دهد به طور روشن و کافي يک به يک تشريح کند به علاوه وقتي مي‌توان به استناد امارات حکم داد که يا دعوا از شيوع دعاوي باشد که موافق اين قانون اثبات آن به وسيله شهود ممکن است يا وجود امارات دلايل موجود ديگر را تکميل کند قانون و شاهد و امارات مصوب 1308 مجموعه قوانين سال 1308 صفحات 32 و 33 در ماده 255 قانون آيين دادرسي مي‌فرمايد اطلاعات حاصل از تحقيق و معاينه محل از امارات قضايي محسوب مي‌گردد که ممکن است موجب علم يا اطمينان قاضي دادگاه يا مؤثر در آن باشد نبايد مراتبي که عرض کردم تمام اين امارات موجب علم آقايان قضات رسيدگي‌کننده به پرونده بوده که آنها هم به علم خودشان هم عمل کردند طبق ماده 105 قانون مجازات اسلامي که مي‌فرمايد حاکم شرع مي‌تواند در حق الله و حق الناس به وهم خود عمل کند و حدالهي را جاري نمايد و لازم است با مستند علم را ذکر کند تمام اين موارد را مستندات علم خودشان را در آرا محاکم قيد کردند از آن مهم‌تر بند 4 ماده 231 قانون مجازات اسلامي است که علم قاضي را از راه‌هاي ثبوت قتل دانسته در تبصره ماده 236 قانون مجازات اسلامي مي‌فرمايد در صورتي که قتل عمدي برحسب شهادت شهود يا قسامه يا علم قاضي قابل
ادامه مطلب

جلسه هيئت عمومي ديوان عالي کشور در تاريخ 26 خردادماه 1388 راجع به پرونده اصراري کيفري رديف 88/1 موضوع اختلاف نظر فيمابين شعبه 101 دادگاه عمومي اردکان و شعبه 20 ديوان عالي کشور درخصوص اتهام مهدي- پ مبني بر قتل عمدي اسماعيل- ش. با حضور رييس ديوان عالي کشور،دادستان کل و قضات شعبات کيفري برگزار شد
ادامه مطلب

دیروز به شعبه ۳۶ دادگاه عمومی مشهد مراجعه نمودم دو خواسته در دادخواست نوشته بودم۱-  تقاضای فسخ قرارداد اجاره به شر ط تملیک یک دستگاه تریلی و ۲- استر داد آن  .

صرف نظر از مالی بودن یا نبودن خواسته اول . هریک از خواسته ها را به پنج میلیون و صد  تومان تقویم کرده بودم و هجده هزار تومان تمبر مالیاتی وکالت نامه را برای هردو باطل نموده بودم که با مراجعه به شعبه . مدیر دفتر که کار خود را در دادگستری از پلیس  قضائی شروع کرده  و مویی را در دادگستری سپید کرده است ِایراد نمود  که خواسته عین معین است و بهای آن در قرارداد آمده و باید به اندازه بهای واقعی آن هزینه دادرسی پرداخت شودـ ! ؟

گفتم مگر نه اینکه قانون هزینه دادرسی را بر مبنای تقویم در نظر گرفته است و من بر مبنای تقویم  هزینه را پرداخت کرده ام که مورد قبول واقع نشد و برای اخذ دستور ثبت دادخواست باقید نقص اشاره شده به من داده شد تا به رئیس دادگاه مراجعه کنم

  آقای رئیس گفت بله حق با شما است ولی شما برای این صد تومانهای تقویمی آیا تمبر مالیاتی باطل نموده اید

گفتم تمبر برای پنج میلیون تومانها بله ولی آن دو هزار ریال تمبرش می شود ۴ریال

 گفتند باید باطل شود

گفتم که چنین تمبری وجود ندارد (حاج آقا) وتکلیف مالایطاق است و عسر حرج است و مامور مالیاتی خود این ۴ ریال را با این دلایل باطل نکرده

که این مسائل مورد قبول واقع نشد

اجبارا پیش مدیر دفتر رفتم و جریان را تعریف کردم 

ایشان با آقای قاضی تماس گرفتند و گفتند که تمبر آن ۲۴ریال میشود و برای چنین تمبری اگر به مرکز شهر مراجعه کنند خیلی بیشتر به بیت المال و ایشان هزینه تحمیل می شود

ایشان هم پاسخ دادند که بازرس ایراد میگیرد .حتما باید تمبر آن آنطور که مقدور است باطل شود

مدیر دفتر دوباره گفتند منو شما روشنفکران این جامعه هستیم نفرمایید

ولیکن ایراد رفع نشد و به دفتر مراجعه کردم و هزار تومان تمبر کسری پرونده دیگر که باطل شده بود  را آوردم و مشکلم حل شد  

گفتگو مارا به تفاهم نمی رساند

 

جنگ هم مارا به

 

تفاهم نمی رساند

 

عشق است که همه

 

 

ادیان و تفکرات را به

 

هم ربط می دهد

ما باید یاد بگیریم روابط بین خود با همسرمان را تنظیم کنیم

- روابط بین خود و خانواده همسر و رابطه بین خانواده خود با همسرمان را تنظیم کنیم 

اگر برای خانواده خود از زن یا شوهرمان بد گویی کنیم دیگر نباید توقع داشته باشیم که همسرمان رابطه خوبی با خانواده ما داشته باشد در دل های ما گاهی با عث خراب شدن زندگی ما می شود

اگر ما از خانواده همسرمان بد گویی کردیم نباید توقع داشته باشیم که این حرفها به گوش آنها نرسد .نباید توقع داشته باشیم که آنها مارا دوست داشته باشند و به همسرمان ازما خوب بگویند و او را پر نکنند

باید توجه داشت که مدتی که ما با همسرمان هستیم خیلی کمتر از مدتی است که او با خانواده اش بوده و آنها بسیار نزدیکتر به هم هستند پس در چند سال اول زندگی توقع نداشته باشید که بتوانید جای خانواده همسرتان را در قلب او بگیرید که اگر به جنگ برخیزید شکست می خورید و زندگیتان خراب می شود

 و تا آخر عمر سعی کنید جای خودتان را داشته با شید به عنوان یک همسر و به همسرتان اجازه دهید پدر و مادر و خواهر و برادر و...خود را دوست بدارد و او را تشویق کنید به آنها احترام گذارد که کسی که به برادر و خواهر خود احترام نگذارد حق همسر خود را نگاه نمی دارد

اول بعضی آشنایی ها برخی برای محک زدن ظرفیت تازه وارد سر بسرش می گذارند مراقب باشید از امتحان سربلند بیرون بیایید تواضع داشته باشید و هوشمند باشید

سعی کنید با صحبتهای خوب پشت سر خانواده همسرتان و .... و خوب گویی همسرتان نزد خانواده اش دوستی آنها را جلب کنید  

ما لباس همسرمان هستیم یعنی هم عیب پوشیم هم زینت

ما دوسال تمرین کردیم تا حرف زدن را یاد گرفتیم بسیار زمین خوردیم تا راه رفتن را یاد گرفتیم .آیا زندگی زناشویی از حرف زدن و راه رفتن ساده تر است ؟

 اگر زندگی در دادن آرامش و احساس نشاط و سعادت به ما خساست می کند باید سریعا متوجه شویم که خوب زندگی نمی کنیم .

بلد نیستیم زندگی کنیم

باید یاد بگیریم چگونه زندگی کنیم

چرا که اکثر مردم دارند از زندگیشان لذت می برند

 

در شعبه ۶۲۹ دادیاری مشهد شکایتی علیه موکل بنده طرح شده که به حمد الله ایشان ایران نیستند

و این در حالی است که هیچ دلیلی مبنی بر فروش مال غیر به توسط موکل در این پرونده به غیر از شهود  دروغین دیده نمی شود و این در حالی است که موکل دارای دادنامه اثبات مالکیت به نفع خود می باشد  و علیه مالک قبلی نیز به توسط اینجانب حکم حبس و رد مال اخد نموده است که دادیار اصلا حاضر به مطالعه این آرا نیست و تا به حال سه بار نیروی انتظامی را به در منزل موکل گسیل داشته که امروز برای اینکه اسناد بنده دیده شود لازم است به جرم افترا علیه شاکیان این پرونده شکایت کنم

ولی آیا چطور شده که جرم کلاهبرداری در صلاحیت دادیاری قرار گرفته؟و مدارک بی گناهی موکل برای یک دقیقه رویت نمی شود.

۲۰/۸/۸۸ در شعبه ۱۲۲کیفری مشهد  جلسه رسیدگی داشتم ولی به خاطر پرونده ای دیگر نمی تونستم مشهد باشم پس از حق توکیل خودم استفادهه کردم و آقای نظری را به عنوان وکیل خودم به دادگاه طی لایحه ای معرفی کردم ولی متاسفانه دادگاه ایشان را به رسیدگی قبول نکرده بود حال با این قاضی چه کار میشه کرد مگر من بیکارم که با اون سر شاخ بشم یا مگر ناظرین ترتیب اثر می دهند؟