وکیل ، وکالت ، مشاوره حقوقی در مشهد
مشاوره حقوقی تلفنی ، حضوری با وکیل پایه یک با سالها تجربه
| ||
آقای نوذری عزیر متن قانون را برای بهره برداری شما و همه در ادامه مطلب قرار دادم قانون تسهيل تنظيم اسنـاد در دفاتر اسنـاد رسمي ادامه مطلب [ ۱۳۸۹/۱۲/۰۳ ] [ 12:34 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]
نحوه رسيدگي به درخواست اعمال ماده 18 در جلسه دیروز کميسيون حقوقي و
قضايي مجلس تغيير کرد. [ ۱۳۸۹/۱۰/۰۷ ] [ 11:39 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]
آييننامه اجرايي نحوه نظارت ديوان عالي كشور بر اجراي صحيح قوانين در محاكم شماره100/17646/9000 ماده11ـ رئيس ديوان يا دادستان كل پس از دريافت گزارشها و پيشنهادها، ضمن اقدام مقـتضي، مراتب را جهـت اطلاع به رئيس قـوه قضـائيه ارائه ميدهند و در مواردي كه مستلزم اقدام از سوي رئيس قوه قضائيه باشد، درخواست اقدام مقتضي خواهدشد. [ ۱۳۸۹/۰۷/۰۵ ] [ 9:14 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]
رئيس مجلس شوراي اسلامي ـ علي لاريجاني شماره28251/392 27/4/1389 قانون تعيين تكليف چاههاي آب فاقد پروانه بهرهبرداري ماده واحده ـ وزارت نيرو موظف است ضمن اطلاعرساني فراگير و مؤثر به ذينفعان، طي دو سال تمام پس از ابلاغ اين قانون، براي كليه چاههاي آب كشاورزي فعّال فاقد پروانه واقع در كليه دشتهاي كشور كه قبل از پايان سال 1385 هجري شمسي حفر و توسط وزارت نيرو و دستگاههاي تابعه استاني شناسايي شده باشند و براساس ظرفيت آبي دشت مرتبط، و با رعايت حريم چاههاي مجاز و عدم اضرار به ديگران و عموم مشروط به اجراء آبياري تحت فشار توسط متقاضي پروانه بهرهبرداري صادر نمايد. تبصره1ـ به منظور صيانت از سفره آبهاي زيرزميني، وزارت نيرو مكلف است با تأمين هزينه از سوي مالكان چاهها، حداكثر طي دو سال پس از تصويب اين قانون نسبت به نصب كنتورهاي هوشمند براي تحويل حجمي آب در كليه چاههاي آب كشاورزي اقدام نمايد. تبصره2ـ وزارت نيرو مكلف است ظرف مدت پنج سال پس از تصويب اين قانون و از محل منابع صرفهجويي حاصل از كاهش مصرف سوختهاي فسيلي ناشي از اجراء اين قانون، نسبت به برقي كردن كليه چاههاي آب كشاورزي اقدام نمايد. تبصره3ـ شركتهاي آب منطقهاي مكلفند هر سه سال يك بار، مشروط به نبود تخلف از مفاد پروانه چاه توسط مالك يا مالكان، نسبت به تمديد پروانه بهرهبرداري چاههاي آب كشاورزي در سراسر كشور اقدام نمايد. تبصره4ـ كليه اشخاص حقيقي و حقوقي مالك دستگاههاي حفاري در سراسر كشور موظفند ظرف سه ماه پس از ابلاغ اين قانون، از شركتهاي آب منطقهاي استانها مجوز فعاليت و كارت تردد دريافت و سپس به حمل و نقل و تردد اقدام نمايند. پس از انقضاء مهلت تعيينشده، نيروي انتظامي موظف به جلوگيري از حمل و نقل و يا تردد دستگاههاي فاقد مجوز و كارت تردد ميباشد. همچنين وزارت نيرو موظف است باهمكاري نيروي انتظامي نسبت به توقيف دستگاههاي حفاري متخلف به مدت شش ماه و حمل آن به توقفگاه (پاركينگ) با هزينه مالك آن اقدام نمايد. رسيدگي به اعتراض مالكين در اين خصوص بر عهده كميسيون مندرج در تبصره (5) اين قانون ميباشد. تبصره5 ـ وزارت نيرو مكلفاست جهت رسيدگي به اختلافات ناشي از اجراء اين قانون و قانون توزيع عادلانه آب مصوب1361، در هر استان كميسيوني تحتعنوان « كميسيون رسيدگي به امور آبهاي زيرزميني» مركب از يك نفر قاضي با حكم رئيس قوه قضائيه، يك نفر نماينده سازمان جهاد كشاورزي استان با حكم رئيس سازمان و يك نفر نماينده شركت آب منطقهاي استان با حكم مديرعامل شركت تشكيل دهد و نسبت به بررسي پروندههاي شكايات اشخاص عليه دولت اقدام نمايد. رأي لازم توسط قاضي عضو كميسيون صادر ميگردد. احكام صادره مذكور ظرف بيست روز پس از ابلاغ قابل تجديدنظر در ديوان عدالت اداري ميباشد. از تاريخ تصويب اين قانون، كليه دعاوي اشخاص عليه دولت مطروحه در محاكم عمومي براي اتخاذ تصميم به اين كميسيونها احاله خواهدشد. دبيرخانه اين كميسيون در شركتهاي آب منطقهاي مستقر ميباشد. تبصره6 ـ از تاريخ تصويب اين قانون هرگونه جابجايي چاههاي داراي پروانه كه مواجه به كاهش فاحش آبدهي گرديده و يا خشك شده است، صرفاً در اراضي آبخور اوليه چاه و حداكثر در محدوده اراضي مالك و مشروط به رعايت ساير ضوابط ماده (11) آئيننامه اجرائي فصل دوم قانون توزيع عادلانه آب و تبصرههاي ذيل آن و با تشخيص كميسيونهاي رسيدگي به صدور پروانهها مجاز ميباشد. تبصره7ـ آئيننامه اجرائي اين قانون حداكثر ظرف سه ماه پس از ابلاغ به پيشنهاد مشترك وزارتخانههاي نيرو و جهاد كشاورزي به تصويب هيأت وزيران ميرسد. قانون فوق مشتمل بر ماده واحده و هفت تبصره در جلسه علني روز يكشنبه مورخ سيزدهم تيرماه يكهزار و سيصد و هشتاد و نه مجلس شوراي اسلامي تصويب و در تاريخ 23/4/1389 به تأييد شوراي نگهبان رسيد. رئيس مجلس شوراي اسلامي ـ علي لاريجاني [ ۱۳۸۹/۰۷/۰۵ ] [ 9:12 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]
جلسات همانديشي قضات مجتمع قضايي شهيد صدر سوال: چنانچه سابقا حكم فسخ اجارهنامه و تخليه مورد اجاره به لحاظ انتقال به غير صادر شده و موجر در موعد مقرر نسبت به توديع سرقفلي اقدام ننمايد و اين بار مستاجر مبادرت به تقديم دادخواست تجويز انتقال منافع مورد اجاره مطرح نمايد، آيا اين دعوا قابل پذيرش است يا خير؟ چنانچه قابل پذيرش نباشد با توجه به حكم تخليه صادره وضعيت استيجاري طرفين چه ميشود و اگر دعوا قابل پذيرش باشد وضعيت تخلف مستاجر از شروط اجاره چه ميشود؟ همكاران حاضر در قالب دو نظريه به اين سوال پاسخ دادند: نظريه اكثريت: با توجه به اينكه حكمي در اين زمينه هم در مورد فسخ قرارداد اجاره و هم تخليه مورد اجاره صادر شده است و تخليه مورد اجاره منوط به پرداخت حق كسب و پيشه و تجارت شده است بنابراين با عدم پرداخت حق كسب و پيشه و تجارت فقط قسمت تخليه ملك قابل اجرا نيست ولي فسخ قرارداد اجاره معتبر بوده است. بنابراين دعواي ثاني مبني بر تجويز انتقال منافع از طرف فردي مطرح شده است كه هيچ سمتي در آن پرونده ندارد زيرا قرارداد اجاره وي فسخ شده است و راهكار عملي حل مشكل اين است كه صاحب اصلي ملك بايد به عنوان تصرف عدواني از متصرف فعلي كه مستاجر قبلي بوده است شكايت كيفري يا دعواي حقوقي اقامه نمايد و تا حضور مالك متصرف در محل ميماند زيرا كسي معترض حضور وي نشده است بنابراين دعواي تجويز انتقال منافع به غير، با توجه به طرح از طرف فرد فاقد سمت، به استناد ماده 84 قانون آيين دادرسي دادگاههاي عمومي و انقلاب در امور مدني رد ميشود. نظريه اقليت: با توجه به اينكه حكم فسخ قرارداد اجاره و تخليه در يك حكم صادر شده و موجر با عدم پرداخت حق كسب و پيشه و تجارت و يا سرقفلي در واقع نوعي اعراض از حق تخليه خود كرده است، بنابراين تمامي حكم اوليه صادره در خصوص تخليه ملك و فسخ قرارداد اجاره به استناد ماده 29 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1356 ملغيالاثر شده و مانند اين است كه دادخواستي در اين خصوص مطرح نشده باشد بنابراين اگر مستاجر تقاضاي تجويز انتقال منافع به غير از دادگاه بخواهد دادگاه وارد رسيدگي شده و در صورت فراهم بودن شرايط، دادگاه حكم به انتقال منافع مورد اجاره به غير صادر مينمايد. سوال: آيا وكيل ميتواند به جاي اصيل پرونده، تقاضاي اعمال ماده 2 قانون نحوه اجراي محكوميتهاي مالي را بنمايد؟ همكاران حاضر در قالب دو نظريه اكثريت و اقليت پاسخ دادند. اكثريت: با توجه به اطلاق موضوع وكالت اشكالي ندارد كه وكيل به جاي اصيل تقاضاي اعمال ماده 2 را بنمايد و از نظر قانوني منعي ندارد زيرا كه وكيل به وكالت از اصيل اين كار را انجام ميدهد. اقليت خود نيز در قالب دو نظريه اظهارنظر فرمودند: 1- عده اندكي از همكاران اظهار نمودند با توجه به سياست حبسزدايي قوه قضائيه و اينكه اعمال ماده 2 يك حق شخصي است قابل تفويض به ديگري نيست بنابراين اعمال ماده 2 از طرف وكيل پذيرفته نميشود. عدهاي ديگر اعلام كردند شرط اعمال ماده 2 از طرف وكيل تصريح اين مورد در وكالتنامه وي ميباشد در غير اين صورت امكان طرح كردن درخواست از ناحيه وكيل وجود ندارد. سوال: مردي تعهد مينمايد تا زماني كه زوجه مطلقه وي ازدواج نكرده براي وي و فرزندش كه از پدر ديگري است ماهيانه مبلغ پنج ميليون ريال پرداخت نمايد. بعد از مدتي در حالي كه همسر سابق وي ازدواج نكرده است از پرداخت وجه امتناع مينمايد. زوجه الزام زوج سابق را از دادگاه به پرداخت وجه فوقالذكر ميخواهد آيا اين شرط، شرط ابتدايي است يا خير؟ 2- اگر اين شرط ابتدايي است آيا دعوا در اين خصوص قابل پذيرش است؟ 3- اگر شرط ابتدايي نيست آيا ميتوان زوج را ملزم به پرداخت نمود يا خير؟ آقاي سيدرضايي: اين تعهد ابتدايي است و الزامآور نيست. آقاي كثيرلو: اين مانند طرح ايتام است اگر كسي قبول تعهد نمايد كه مخارج يتيمي را بپردازد ديگر نميتواند از تعهد خود رجوع كند بنابراين وي را ملزم به ايفاي تعهد مينمايند. آقاي امانالهي: اول بايد اين موضوع را مورد ارزيابي و تجزيه و تحليل قرار داد كه آيا در قالب شرط است يا تعهد يا صلح يا هبه. ماده 183 قانون مدني در اين موضوع گويا است در فرض سوال موضوع احسان بوده و قابل رجوع است و امكان الزام وجود ندارد. آقاي چاووشي: ماده 768 ق. م اين موضوع را بيان كرده است اين موضوع را بايد در قالب ماده 10 قانون مدني قرارداد و يك تعهد الزامآور ميباشد و ميتوان وي را محكوم به ايفاي تعهد نمود. آقاي افراشي: در اينجا صلح معوض است چون نفقه ايام عده بر عهده زوج است و به همين دليل اين تعهد را داده است و ماده 768 قانون مدني در اين خصوص الزامآور است، دعوا قابل پذيرش ميباشد و وي را ملزم به پرداخت مينماييم. آقاي عالمي: شرط ابتدايي و تعهد الزام آور دو تا نيست من اعتقادي به شرط ابتدايي ندارم و اين امر در قالب شرط ماده 10 قانون مدني است و فرد را ملزم به پرداخت مينمايند. آقاي حسينيزاده: اين تعهد موضوع ماده 768 قانون مدني است و فرد را ملزم به پرداخت مينمايند. آقاي موسوي: يك تعهد ابتدايي است و قابل الزام نيست و شامل شروط تعهدآور يا ساير الزامات نيست دعوا را در اين خصوص نميپذيرم. آقاي احمدي: هر تعهدي عقد نيست لكن اين تعهد لازم است و وفق ماده 10 قانون مدني چون يك نوع عقد است قابل الزام است. سوال: آيا مطالبه خسارت احتمالي توديع شده توسط معترض ثالث از ناحيه محكومله، نياز به تقديم دادخواست و طي تشريفات دارد يا اينكه با استفاده از وحدت ملاك ماده 120 قانون آيين دادرسي مدني با درخواست قابل مطالبه است؟ همكاران محترم قضايي در قالب دو نظريه به سوال فوق پاسخ دادند. اكثريت: با توجه به اينكه دعواي مطالبه، دعواي مجزي ميباشد و اين دعوا نوعي مطالبه است بايد دادخواست داد و از وحدت ملاك ماده 120 نميتوان استفاده كرد زيرا كه نياز به رعايت تشريفات در اين خصوص احساس ميگردد. اقليت: با درخواست هم ميتوان پذيرفت ولي تشريفات دادرسي بايد رعايت شود. سوال: وفق تبصره 3 ماده 103 قانون مالياتهاي مستقيم در صورتي كه پس از ابطال تمبر مالياتي، تعقيب دعوا به وكيل ديگري واگذار شود، وكيل جديد مكلف به ابطال تمبر مالياتي نيست، آيا مشمول وكيلي كه بعدا اعلام وكالت مينمايد ميگردد. چنانچه وكيل سابق عزل يا استعفا نمايد وكيل بعدي ميشود. نظريه اكثريت: اگر وكيل جديد وكيل در توكيل باشد نياز به ابطال تمبر مجدد نيست لكن اگر وكيل سابق فوت نمايد يا عزل شود يا استعفا نمايد و وكيل جديدي به جاي وي انجام وظيفه نمايد اين وكيل جديد به استناد ماده 103 قانون مالياتهاي مستقيم ميبايد تمبر باطل نمايد و جهت تقويت در دلايل خود اظهار نمودند كه وكيل معزول حق مطالبه حقالوكاله را دارد و اگر بتوان از موكل خود مالي دريافت نمايد آيا مال ناشي از ادعاي حقالزحمه است همچنين وكيل جديد ميتواند حقالوكاله مطالبه نمايد بنابراين نيازمند رعايت تشريفات و ابطال تمبر جديد ميباشد. نظريه اقليت: وكيل جديد در هر شرايطي نياز به ابطال تمبر ندارد چه وكيل جديد باشد چه وكيلي در توكيل باشد و همان پرداخت اوليه كافي است. سوال: دعوايي مطرح ميشود خواهان آدرسي از خوانده اعلام ميدارد خوانده روز رسيدگي لايحهاي ارسال ميكند در جلسات بعد خوانده شناسايي نميشود. آيا بايد به خواهان اخطار رفع نقص شود يا صرف دفاع در لايحه و عدم ايراد به آدرس مذكور در دادخواست كافي ميباشد. نظريه اكثريت: خوانده مكلف بوده در جلسه اول ايرادات شكلي خود را مطرح نمايد. حال كه در جلسه اول لايحه داده است معني آن اين است كه از وقت رسيدگي مطلع بوده است و ايرادي هم در لايحه دفاعيه خود به اشتباه بودن آدرس نكرده است در واقع آدرس اعلامي از ناحيه خواهان را پذيرفته است. بنابراين عدم شناسايي وي در جلسات بعد موجبي براي رفع نقص ايجاد نميكند و راي صادره در اين خصوص حضوري تلقي ميشود هرچند كه هنگام ابلاغ راي نيز خوانده شناسايي نشود. اقليت: عدم ايراد، دليل پذيرش نيست و ممكن است به هر نحو ممكن از وقت دادرسي مطلع شده باشد و لايحهاي تقديم كرده باشد. بنابراين ميبايد اخطار رفع نقص به خواهان داد تا آدرس جديد اعلام نمايد در غير اين صورت وفق مقررات ميبايد عمل شود. [ ۱۳۸۹/۰۷/۰۵ ] [ 8:56 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]
پاسخ به پرسش هاي 428 و 429 پاسخ به پرسش هاي 428 و 429 تنظيم: رضا ایرانمهر سوال 428 – آيا تصرفات شاكي از اركان تحقق بزه موضوع ماده 109 قانون ثبت است؟ [ ۱۳۸۹/۰۷/۰۵ ] [ 8:54 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]
نظريه شوراي نگهبان درخصوص بند «9» ماده « 50» قانون برنامه و بودجه كشور مصوب10/12/1351 دبير شوراي نگهبان ـ احمد جنتي شماره178866/10/د رئيس مجلس شوراي اسلامي ـ غلامعلي حدادعادل
[ ۱۳۸۹/۰۷/۰۵ ] [ 8:31 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]
ماده1ـ به منظور اجراي وظائفي كه به موجب قانون برعهده اداره كل حقوقي محول است و همچنين انجام اموري كه رئيس قوه قضائيه ارجاع مينمايد كارگروههاي مشورتي طبق مقررات اين آييننامه و در معيّت اداره كل حقوقي تشكيل ميگردد. رئيس قوه قضائيه ـ صادق لاريجاني [ ۱۳۸۹/۰۷/۰۵ ] [ 8:29 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]
شماره: 15713/89 معاون اقتصادي رئيس كل بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران شاخص كل بهاي كالاها و خدمات مصرفي در مناطق شهري ايران (شاخص تورم)
نحوه محاسبه ارزش مهريه وجه رايج كشور بر اساس ماده 2 آيين نامه اجرايي قانون الحاق يك تبصره به ماده 1082 قانون مدني مصوب مورخه 13/2/1377 هيات محترم وزيران، نحوه محاسبه ارزش فعلي مهريه به ترتيب ذيل ميباشد: [ ۱۳۸۹/۰۷/۰۵ ] [ 8:28 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]
مقدمه ماده13ـ به قضات شاغل در نقاط محروم مطابق جدول زير مزاياي تا ميانگين يك گروه شغلي و تا سقف گروه 12 پرداخت خواهد شد. رئيس قوه قضاييه ـ صادق لاريجاني [ ۱۳۸۹/۰۷/۰۵ ] [ 8:27 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]
|
||
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |