|
وکیل ، وکالت ، مشاوره حقوقی در مشهد
مشاوره حقوقی تلفنی ، حضوری با وکیل پایه یک با سالها تجربه
| ||
|
سرقت در لغت به معنی دزدی کردن و دزدی آمده است سرقت ربودن مال و اشیا منقول و غیر منقول بدون رضای او بر خلاف حق. در اصطلاح دیگر آن را سرقت ساده و سرقت عادی گویند. تقلب و اختفا از ربودن دانسته میشود. و مفهوم عرفی سرقت این دو امر را اقتضا می کند. سرقت مقید سرقتی که مقرون به یکی از کیفیات مشدده ی و اختصاصی باشد مانند سرقت مسلحانه یا سرقت در شب یا با هتک حرز.
[ ۱۳۹۲/۱۰/۲۱ ] [ 0:48 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]
اگر کسی به دیگری فرمان دهد که خود را بکشد و او
خودکشی نماید، چنانچه مامور، کودک غیرممیز باشد، آمر را قصاص می کنند، زیرا
او قاتل عمد به حساب می آید؛ لیکن اگر مامور، صغیر ممیز و یا کبیر باشد،
آمر قصاص نمی شود، زیرا در این حالت نمی توان قتل را به آمر مستند دانست،
بلکه به خود مقتول مستند است. البته حکم مذکور در صورتی است که قاتل، مختار
باشد و یا اگر مورد تهدید قرار گرفته، تهدید به کمتر از قتل یا به خود قتل
باشد. اما اگر تهدید به چیزی بیشتر از قتل باشد، مثل اینکه آمر بگوید: خود
را بکش و الا تو را قطعه قطعه خواهم کرد، در این صورت خودکشی جایز خواهد
بود؛ زیرا در این حالت مانعی از شمول ادله اکراه نخواهد بود. از این رو به
موجب ادله اکراه، حرمت قتل نفس از بین خواهد رفت.۳۲
اینک باید دید که آیا در فرض اخیر، می توان به ثبوت قصاص براکراه کننده حکم کرد؟ به نظر <صاحب مبانی تکمله المنهاج> پاسخ منفی است، زیرا اکراه فرد برکشتن خود و تهدیدا و به نوعی از قتل که سخت تر از کشتن خویش به دست خود است، موجب خروج مکره (فرد اکراه شده) از اختیار نمی شود و وی با انتخاب خود، به جهت احتراز از مرگی شدیدتر و دشوارتر، خود را کشته است. بنابراین، قتل طبعا به خود او مستند است نه به آمر و مکره (اکراه کننده)؛ از این رو وجهی برای ثبوت قصاص براکراه کننده نیست؛ مانند حالتی که فردی بداند که اگر خود، خویشتن را نکشد به دست فردی دیگر به شکلی سخت تر کشته می شود، آن گاه ناگزیر دست به خودکشی بزند که در اینجا بی تردید نمی توان قتلش را به دیگری مستند کرد، بلکه خود، عامل قتل خویش محسوب می شود. البته این ادعا که در این فرض، سبب اقوی از مباشر است، مردود می باشد زیرا دلیلی برتقدم سبب اقوی از مباشر وجود ندارد، چرا که ملاک در باب قصاص این است که قتل عرفا به چه کسی مستند می باشد و بدیهی است که در محل سخن، به هیچ وجه نمی توان آن را به مکره (اکراه کننده) و تهدیدکننده مستند دانست.۳۳
[ ۱۳۹۲/۱۰/۱۹ ] [ 15:18 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]
ضمانت اجرای ممنوعیت خودکشی در نظام حقوقی اسلام،
برپایه های اصول و مبانی عقیدتی و اخلاقی استوار است، زیرا مومنین و کسانی
که اعتقادات مذهبی کاملی دارند، می دانند که حاکمیت مطلق برجهان و انسان در
ید خداوند بوده و اوست که انسان را به سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است
و انسان نمی تواند این حق خدادادی را ازخود سلب کند. براساس مبانی فکری و
عقیدتی اسلام، فرد مومن در زندگی اجتماعی و در برخورد با مسائل و مشکلات
روزمره، هیچ گاه از لطف و مرحمت پروردگار نا امید نمی شود و همواره به تلاش
و کوشش خود برای غلبه برمشکلات ادامه می دهد.۲۶ فرد مومن همیشه به خداوند
متعال توکل می کند و بنابر آیه ۳ سوره طلاق: <و من یتوکل علی الله فهو
حسبه> یعنی: هرکس بر خدا توکل کند، پس خداوند او را کفایت می کند.
ادامه مطلب [ ۱۳۹۲/۱۰/۱۹ ] [ 15:16 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]
<اجماع> بنابر تعریف اصولیین شیعه عبارت است از اتفاق جماعتی (که منظور مجتهدین مذهب اسلام است)، که اتفاق آنها کاشف از رای معصوم باشد برامری از امور دینی. اجماع را دلیل مستقلی در عداد سایر ادله استنباط احکام مانند کتاب و سنت دانسته اند. البته باید توجه داشت که گاهی از کتاب یا سنت دلیلی برای اثبات حکم مساله ای وجود دارد (همچون خودکشی و انتحار) و در نتیجه، همه فقها برآن حکم اتفاق نظر پیدا می کنند و به اصطلاح <اجماع> تحقق می یابد. ولی گاهی چنین نیست و دلیلی برای اثبات حکم مساله وجود ندارد و با این حال <اجماع> به وجود آمده است.
ادامه مطلب [ ۱۳۹۲/۱۰/۱۹ ] [ 15:13 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]
▪ خودکشی از دیدگاه احادیث، اخبار و روایات (سنت) <سنت> از نظر شیعه، عبارت از <قول> (گفتار) یا <فعل> (کردار) یا <تقریر> (سکوت و رفتار تاییدآمیز) معصوم(ع) در امور دینی است. نقل و حکایت سنت را <روایت>، <حدیث> و <خبر> گویند.۱۰ در مورد خودکشی روایات و احادیث متعددی وجود دارد که برخی از آنها عبارتنداز:
ادامه مطلب [ ۱۳۹۲/۱۰/۱۹ ] [ 15:11 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]
خودکشی از دیدگاه قرآن کریم(کتاب) در قرآن کریم که در علم <اصول فقه> از آن به <کتاب> تعبیر می شود، آیاتی وجود دارند که حرمت خودکشی از آنها قابل استنباط هستند. صریح ترین و متقن ترین آیه ای که در زمینه خودکشی می تواند مورد استناد قرار گیرد، ذیل آیه ۲۹ سوره نساء می باشد که خداوند متعال می فرماید: <ولا تقتلوا انفسکم ان الله کان بکم رحیما> یعنی: خودتان را نکشید، به درستی که خداوند نسبت به شما مهربان است. در کتاب <المیزان فی تفسیر القرآن> در مورد این آیه چنین آمده است: <ظاهر این جمله نهی از این است که کسی خود را بکشد، لیکن وقتی در نظر بگیریم که در کنار جمله <لاتاکلوا اموالکم بینکم> (که قسمت اول آیه فوق است) قرار گرفته که ظاهر آن این است که همه مومنین را یک واحد فرض کرده است که آن واحد دارای مالی می باشد که باید آن را از غیر طریق باطل بخورد،(بنابراین) چه بسا (از جمله <لاتقتلو انفسکم>) این معنا استفاده شود و حتی دلالت کند بر اینکه مراد از کلمه <انفس> تمامی افراد جامعه دینی می باشد و مانند جمله قبل همه مومنین فرد واحدی شده اند به طوریکه جان هر فردی جان سایر افراد است. در نتیجه در صورت چنین اجتماعی، نفس و جان یک فرد، هم جان خود اوست و هم جان سایر افراد.
ادامه مطلب [ ۱۳۹۲/۱۰/۱۹ ] [ 15:7 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]
هرکس باید ایمان پیدا کند که حیات ودیعه و امانت الهی
بوده و نقطه عزیمت اعتلاء و کمال آدمی است. خیانت در این امانت از نظر عقل
و مذهب و البته اخلاق، جنایتی غیرقابل بخشش می باشد. خودکشی اهانت به
خداوند متعال است و اسلام نیز به این دلیل، چنین اهانتی را نسبت به خالق
تحمل نکرده و آن را گناهی نابخشودنی اعلام نموده است.۲ شریعت الهی حقوق
افراد را عطیه ای از جانب خداوند متعال درباره بندگان می شمارد و هرگونه
تصرف و استفاده از این حقوق را که منافی و مناقص شریعت و مقاصد شارع انجام
گیرد، باطل به حساب می آورد.
به همین دلیل دین اسلام خودکشی را در عداد گناهان بزرگ قرار داده و مرتکب آن را مستوجب عقاب و کیفر اخروی می داند؛ زیرا حیات از جمله عطایایی است که خداوند در وجود افراد به ودیعه نهاده است و افراد بشر نمی توانند این حق را از خود سلب کنند.۳ <ودیعه> جانشین کردن در حفظ و نگهداری می باشد (الودیعه هی استنابه فی الحفظ).۴ درباره احترام و حمایت از حق حیات و حرمت دماء، آیات متعددی در قرآن کریم وارد شده است و در تعالیم و ارشادهای پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصوم(ع) نیز این موضوع مورد عنایت قرار گرفته است.
[ ۱۳۹۲/۱۰/۱۹ ] [ 15:4 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]
پدیده <خودکشی>( Suicide) از دیدگاه علوم مختلفی چون روان شناسی، جامعه شناسی، پزشکی، جرم شناسی و حقوق جزا (کیفری) قابل تحلیل و بررسی است. از لحاظ حقوق کیفری، بحث راجع به خودکشی در حاشیه بررسی ها قتل ها به میان می آید.
ادامه مطلب [ ۱۳۹۲/۱۰/۱۹ ] [ 15:3 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]
براي روشن شدن اين حقيقت بايد بگوييم كه ملاك مسئوليت يا عدم مسئوليت جزايي عبارت است از ارتكاب يا عدم ارتكاب جرم؛ و اين امر وقتي محقق مي گردد كه تكاليف حقوقي و اوامر ونواهي شرعي قانوني متوجه مجرم گردد بديهي است كه وقتي اوامر و نواهي متوجه مجرم مي گردد كه توانسته باشد از بعث شارع و قانونگذار منبعث شده و از زجر او منزجر گردد. يعني توانسته باشد كاري را كه از او خواسته اند, انجام دهد و از انجام كاري كه منعش كرده اند خودداري كند و بر همين اساس است كه وضع قانون براي حيوانات, و مجازات آنها به حكم قانون بسيار قبيح و زشت است و براساس همين قباحت و زشتي است كه شخص عاجز را نمي توان مانند شخص قادر دانست زيرا اگر شخصي از انجام تكاليف شرعي و قانوني عاجز باشد مكلف ساختن او قبيح است و اگر شارع يا قانونگذار بخواهد شخص عاجز را مجازات كند در حق او ظلم كرده است و برخلاف عدالت عمل كرده است. آري هنگامي شخص عاجز را مي توان تكليف كرد كه در تعلق حسن و قبح و قدرت بر انجام كار مطرح نباشد و شخص مجنون بدين دليل مجازات نمي شود كه نمي توان او را مورد امر و نهي قرار داد يا به انجام فعلي او وادار كرد و يا از انجام فعلي منع نمود چرا كه قدرت انبعاث و انزاجار براي او نيست. .
ادامه مطلب [ ۱۳۹۲/۱۰/۱۹ ] [ 14:51 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]
طب قديم از بيماري ماليخوليا نام مي برد و يكي از اقسام آن را كه ناشي از خلط صفرا مي باشد, جنون مي نامد و علامتها و نشانه هايي را براي جنون نام مي برند كه عبارتند از: هيجان , تندي شديد , خشم , بد اخلاقي , تحير و سرگرداني عقلي, هذيان , دادكشيدن , اضطراب , بيداري , قلت آرامش , گرمي بدن اضطراب بيداري قلت آرامش گرمي بدن, زردي رنگ , نگاههاي سبعي, (اين تعريف براي جنون يك نوع تفسير مضيق مي باشد.)
ادامه مطلب [ ۱۳۹۲/۱۰/۱۹ ] [ 14:48 ] [ حاجی زاده نداف،وکیل پایه یک ]
|
||
| [ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] | ||